هنوز نوروز هست .......


سلام بر نوروز


سلام برروز،سلام بر نو و هر آنچه که نو شود

و هر که نو شده است

می دانی امروز فرصت خوبی ست که به نوشدن خودمان فکر کنیم

سعی می کنم همه ی امروزم را به همین فکر کنم تا شاید بتوانم

از دستش ندهم و شاید به دستش آورم

روزم را، نورزوم ، خودم و خودمان را

 

.........................................

 

امروز بر ماهی سرخ توی  تنگ بلور سلام می کنم ،

زل می زنم تا بدانم از آب چه می خواهد

و در حباب هایی که هر لحظه پرواز می کنند کدام کلام را جای می دهد؟

راستی چرا این ماهی سرخ را سال هاست که اسیر تنگ آب نوروز کرده ایم .....

هر چه نگاه می کنم

رمز بلند این راز را یافت نمی کنم

و شاید تنگ، همان حدیت دل ما باشد

که هرچه را دوست می داریم به آب اسیرش می کنیم

تا هر دم حبابی بسازد و تپشی .

راستی ، بخواه که عمر ماهی دلت بلند باشد !*****

 

 


پ. ن : هنوز نوروز هست

           وهنوز فرصت تبریک گفتن هست

      وهنوز فرصت مبارک شدن هست



پ. ن : این عید باستانی را به تمام دوستان عزیزم  تبریک عرض می کنم. ...

   امیدوارم سال خوبی داشته باشید. سالی که نو شده و دردهایی که کهنه می شود و امید که در این سال شاد باشید و آرام.تنها همین ......

 



***** عیدنامه ؛ رضا دبیری نژاد ؛ تهران ؛ مهرتاب ؛ 1387.


جشن سده ( دهم بهمن ماه ) مبارک ......

                      





آتش جشن سده ، آتش مهر وطن است

کاندرین ملک نخواهد که شب تار بود

در چنین جشن طرب ، آری خورشید دگر

گر بتابد ز دل خاک ، سزاوار بود

خرم است این سده و شادروان باد که گفت :

"شب جشن سده را حرمت بسیار بود "

                                             محمد دبیری سیاقی


 

سده واژه ای فارسی است. در پهلوی باید به شکلی از این اشکال : ست ، ستگ ، سذک  و یا سذ بوده باشد . در فارسی میانه و فارسی باستان و اوستا واژِه ی ست به معنی سد ، عدد سد می باشد ، چنانکه در فارسی نیز سده به معنی سد سال در برابر قرن به کار می رود .....

اما وجه تسمیه ی این جشن ، یعنی جشن سده چیست ؟ یک رشته از تاویلات و انگیزه ها به همان عدد سد می رسد و مربوط است به موقعیت های فصلی . ایرانیان باستان سال را به دو فصل تقسیم می کردند ؛ تابستان بزرگ = همه که هفت ماه بود ، از آغاز فروردین تا پایان مهرماه و زمستان بزرگ = زینه که از اول آبان ماه شروع و به پایان اسفندماه می رسید . ایرانیان باستان ،این روز را فرخنده می دانستند و در آن به جشن و پایکوبی و برافروختن آتش می پرداختند. شاید جشن چهارشنبه سوری کنونی، بازمانده ای از جشن سده باشد. نام این جشن را از آن روز سده گذاشتند که پنجاه روز و پنجاه شب به جشن نوروز مانده است. چنانکه از کتاب ها و اسناد تاریخی برمی آید جشن سده جنبه دینی نداشته و تمام داستان های مربوط به آن غیردینی است و بیشتر جشنی کهن و ملی به شمار می آید و وارث حقیقی جشن سده نه فقط زرتشتیان، بلکه همه ایرانیان اند، میراثی که به بسیاری از کشورهای همسایه نیز راه یافت.

 

برگرفته شده از کتاب ، جشن های آتش ؛هاشم رضوی.

 

عید باستانی نوروز :

 

 

 

جشنهای سال نو از قدیمی ترین اعیادی است که بشر آنها را برگزار می کرده و سابقه آن به بیش از 4000 سال پیش باز می گردد. حدود 2000 سال قبل از میلاد مسیح (ع) جشن آغاز سال بابلی ها با رویت ماه بعد از اولین روز بهار برگزار می شد و این موضوع بخوبی نشان می دهد که از دیر باز آغاز بهار زمان مناسبی برای آغاز سال بشمار می آمده است، چرا که فصل بهار فصل تولد دوباره طبیعت، کاشت محصولات جدید و شکفتن شکوفه ها بود.

 از آداب و رسوم سال جدید:

معمولآ یکی از رسوم سال نو ، گرفتن تصمیمات جدی برای آغاز زندگی در سال جدید (مانند ترک سیگار، کم کردن وزن، درس خواندن و ....) است، نباید تعجب کرد اگر بشنویم که این رسم نیز از مراسم بابلی ها گرفته شده است.

نوروز، از جشن‌های باستانی ایرانیان است. در زمانهای کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین (معمولاً مطابق با ۲۱ مارس) آغاز می‏شد، ولی مشخص نیست که چند روز طول می‏کشیده‏است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشن‏ یک ماه ادامه داشته ‌است. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی داشت، در حالیکه طی باقیمانده ماه، هنگامی‏که پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی می‏پذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت.

همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می‌شد. و سپس والامقام‌ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ می‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می‌کردند. شاه پیشکش‌های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می‌کرد. ۲۵ روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آنها کاشته می‌شد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ می‌پاشیدند و تا روز ۱۶ فروردین که به آن روز مهر می‌گفتند، آنها را برنمی داشتند.

جشن‌هایی که از آن روزگار به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچک‌تر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن می‌آید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است.

نوروز در گذشته دارای آداب چندی بوده‌است که امروز تنها برخی از آنها برجای مانده و پاره‌ای در گذشت زمان از بین رفته‌اند. از رسم‌های بجا مانده یکی راه افتادن حاجی فیروز است.

                                                       

  هفت سین :

 

سفره هفت سین معمولا چند ساعت مانده به تحویل سال چیده میشود هر جزء این سفره وجودش حکمتی دارد و به قصد خاصی بر سر سفره قرار می گیرد. جالب است که تعداد سین های هفت سین گاهی از هفت عدد بیشتر می شود اما از آنجایی که عدد هفت همواره نزد ایرانیان از اهمیت خاصی برخوردار بوده و عددی کامل به حساب می آمده است . ( هفت طبقه آسمان - هفت خان رستم و هفت جزء قرآن و ... ) مبنای این سفره بر هفت سین که هفت نوع خوردنی هستند گذاشته شده است : سماق ، سیر ، سنجد ، سیب ، سمنو، سبزی وسرکه .علاوه بر اینها اشیاء دیگری نیز به نیات مختلف بر سر سفره قرار میدهند از جمله:

کتاب مقدس، که قرآن، اوستا یا انجیل است، آینه، برای رفع کدورت و یکرنگی، تخم مرغ رنگ کرده به نیت برکت و روزی که معمولا به تعداد اعضای خانواده تهیه میشود، شمع روشن به نیت روشنایی و طول عمر اعضای خانواده که به همین دلیل اعتقاد بر این بوده که شمع هفت سین را نباید خاموش کرد و در صورت لزوم این کار باید با برگ سبز یا نقل و نبات انجام شود، آب، نشانه صافی، پاکی و گشایش در کارها، سبزه به معنای حیات و نشاط و شادابی ،ماهی قرمز به نشانه ی زندگی و پایداری و گل به نیت باروری و شادابی بر سر سفره هفت سین گذاشته میشوند.

 

 

 

      

                                     

                       ساقیا آمدن عید مبارک بادت

                         وان مواعید که کردی مرود از یادت

 

 

           این عید باستانی را به تمام دوستان تبریک عرض می کنم ...

          امیدوارم سال خوبی داشته باشید.موفق و پیروز باشید ...

     

       منابع :

 

http://www.farya.com  

http://www.yataahoo.com/Home.htm

http://www.rugart.org

 

 

 

 

چهارشنبه سوری :

 

چهارشنبه سوری :

 

سابقه جشن های آتش بازی که در بسیاری از فرهنگ های جهان متداول است به دوران نیاکان بشر باز میگردد. بسیاری از این جشن ها در پایان تابستان، به دلیل آغاز شب های طولانی و تاریک زمستان و از بین رفتن محصولات کشاورزی و خواب زمستانی و حیوانات و نباتات برگزار می شده است.از دیگر موارد این جشنها می توان به جشن آتش زدن قایق ها در اسکاندیناوی و روز آتش بازی روحانیون مسیحی در کشورهای مدیترانه اشاره کرد که همه ساله در سراسر جهان بر گزار می شود.

از جمله جشن های آریایی ، جشن های آتش است.  آتش در نزد ایرانیان نماد روشنی ، پاکی ، زندگی ، سازندگی  و تندرستی است. یکی از آئینهای سالانه ایرانیان چهارشنبه سوری است. چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود. ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آنها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد. اما دکتر کورش نیکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند.در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم.در ایران کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه دارد، که نام فرشتگان است. شنبه و یکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ایران وارد شد. بنابراین اینکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگیریم( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد."

 مرحوم "على اکبر دهخدا" در لغت نامه جامع خود درباره این روز این گونه
آورده است : "آخرین چهارشنبه اسفند ماه هر سال شمسى است که ایرانیان در شب آن چهارشنبه جشن "چارشنبه سورى " مىگیرند و آداب و رسوم خاصى را در آن شب برگزار مىکنند . جشن چهارشنبه سورى، همانند چندین جشن دیگرازجمله جشن سده ، جشن آذرگان ، جشن شهریوگان ازجمله آئین هاى بازمانده از آریائىها در ایران بوده که همه آنها منسوخ شده و تنها جشن چهارشنبه سورى به شیوه هاى مختلف همه ساله درشب آخرین چهارشنبه سال، بگونه اى معنى دار از سوى ایرانیان برپا مىگردد. آتش همان طور که ذکر شد نزد ایرانیان باستان ، مقام بسیار والایى داشت . براساس برخى از باورها، ایرانیان آتش را فرزند "اورمزد" مىدانستند و اعتقاد داشتند که آتش مىتواند ناپاکىها و پلیدى ها را از میان ببرد.  در برخى از منابع تاریخى آمده است : در۱۷۲۵ سال پیش از میلاد، زرتشت بزرگترین حساب "گاه شمارى جهان " را نموده و "کبیسه اى" پدید آورده و تاریخ هاى کهن را درست و منظم کرده است وبراى همین ایرانیان جشنى را به بزرگداشت آن برگزار مىکردند.."  سور "در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش های ایرانی به معنای "جشن"،"مهمانی"و "سرخ" آمده است .

 

                  

 

مراسم چهارشنبه سوری عبارتند از :

 

بوته افروزی - مراسم کوزه شکنی - فال گوش نشینی - قاشق زنی - آش چهارشنبه سوری

تقسیم آجیل چهارشنبه سوری .

بوته افروزی:

 

در ایران رسم است که پیش از پریدن  آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند. با غروب  آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها  را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های  افروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند  و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود بخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی  می خوانند.

زردی من از تو ، سرخی تو از من 

غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا 

ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده 

 

قاشق زنی :

 

شب هنگام زنان و دختران آرزومند و حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند. صاحب خانه که می داند قاشق زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در کاسه های آنان می گذارد. اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. گاه مردان به ویژه جوانان، چادری بر سر می اندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشق زنی در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند.

 

: برای کسب اطلاعات بیشتر به  منابع زیر رجوع کنید

 

      http://www.farhangsara.com

                      http://www.chn.ir         

         http://www.iranmania.com