عید باستانی نوروز :

 

 

 

جشنهای سال نو از قدیمی ترین اعیادی است که بشر آنها را برگزار می کرده و سابقه آن به بیش از 4000 سال پیش باز می گردد. حدود 2000 سال قبل از میلاد مسیح (ع) جشن آغاز سال بابلی ها با رویت ماه بعد از اولین روز بهار برگزار می شد و این موضوع بخوبی نشان می دهد که از دیر باز آغاز بهار زمان مناسبی برای آغاز سال بشمار می آمده است، چرا که فصل بهار فصل تولد دوباره طبیعت، کاشت محصولات جدید و شکفتن شکوفه ها بود.

 از آداب و رسوم سال جدید:

معمولآ یکی از رسوم سال نو ، گرفتن تصمیمات جدی برای آغاز زندگی در سال جدید (مانند ترک سیگار، کم کردن وزن، درس خواندن و ....) است، نباید تعجب کرد اگر بشنویم که این رسم نیز از مراسم بابلی ها گرفته شده است.

نوروز، از جشن‌های باستانی ایرانیان است. در زمانهای کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین (معمولاً مطابق با ۲۱ مارس) آغاز می‏شد، ولی مشخص نیست که چند روز طول می‏کشیده‏است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشن‏ یک ماه ادامه داشته ‌است. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی داشت، در حالیکه طی باقیمانده ماه، هنگامی‏که پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی می‏پذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت.

همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می‌شد. و سپس والامقام‌ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ می‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می‌کردند. شاه پیشکش‌های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می‌کرد. ۲۵ روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آنها کاشته می‌شد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ می‌پاشیدند و تا روز ۱۶ فروردین که به آن روز مهر می‌گفتند، آنها را برنمی داشتند.

جشن‌هایی که از آن روزگار به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچک‌تر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن می‌آید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است.

نوروز در گذشته دارای آداب چندی بوده‌است که امروز تنها برخی از آنها برجای مانده و پاره‌ای در گذشت زمان از بین رفته‌اند. از رسم‌های بجا مانده یکی راه افتادن حاجی فیروز است.

                                                       

  هفت سین :

 

سفره هفت سین معمولا چند ساعت مانده به تحویل سال چیده میشود هر جزء این سفره وجودش حکمتی دارد و به قصد خاصی بر سر سفره قرار می گیرد. جالب است که تعداد سین های هفت سین گاهی از هفت عدد بیشتر می شود اما از آنجایی که عدد هفت همواره نزد ایرانیان از اهمیت خاصی برخوردار بوده و عددی کامل به حساب می آمده است . ( هفت طبقه آسمان - هفت خان رستم و هفت جزء قرآن و ... ) مبنای این سفره بر هفت سین که هفت نوع خوردنی هستند گذاشته شده است : سماق ، سیر ، سنجد ، سیب ، سمنو، سبزی وسرکه .علاوه بر اینها اشیاء دیگری نیز به نیات مختلف بر سر سفره قرار میدهند از جمله:

کتاب مقدس، که قرآن، اوستا یا انجیل است، آینه، برای رفع کدورت و یکرنگی، تخم مرغ رنگ کرده به نیت برکت و روزی که معمولا به تعداد اعضای خانواده تهیه میشود، شمع روشن به نیت روشنایی و طول عمر اعضای خانواده که به همین دلیل اعتقاد بر این بوده که شمع هفت سین را نباید خاموش کرد و در صورت لزوم این کار باید با برگ سبز یا نقل و نبات انجام شود، آب، نشانه صافی، پاکی و گشایش در کارها، سبزه به معنای حیات و نشاط و شادابی ،ماهی قرمز به نشانه ی زندگی و پایداری و گل به نیت باروری و شادابی بر سر سفره هفت سین گذاشته میشوند.

 

 

 

      

                                     

                       ساقیا آمدن عید مبارک بادت

                         وان مواعید که کردی مرود از یادت

 

 

           این عید باستانی را به تمام دوستان تبریک عرض می کنم ...

          امیدوارم سال خوبی داشته باشید.موفق و پیروز باشید ...

     

       منابع :

 

http://www.farya.com  

http://www.yataahoo.com/Home.htm

http://www.rugart.org

 

 

 

 

نفت بر سر سفره های مردم :

 

اسفند ماه یادآور نهضت ملی ایرانیان به رهبری مصدق کبیر و خاطره ای از شورانگیز ترین روزهای تاریخ ایران میباشد. در آن ایام ایرانیان با جنبشی فراگیر صنعت نفت را ملی کردند تا در قدم بعدی به استقلال سیاسی دست پیدا کنند.با مبارزه ای گسترده استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی را تجربه کردند،اگر چه در زمانی محدود.

به راستی 29 اسفند ماه چراغی است، برای آینده... .
محمد مصدق در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی در تهران بدنیا آمد. پدرش میرزا هدایت‌الله معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجم السلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود. ناصرالدین شاه علاوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت‌الله به پسر ارشد او میرزا حسین خان، محمد را «مصدق‌السلطنه» نامید.محمد خان مصدق‌السلطنه پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد، به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را جلب نمود. مصدق‌السلطنه در اولین انتخابات دوره مجلس مشروطیت به نمایندگی از طبقه اعیان و اشراف اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به‌دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود رد شد. مصدق‌السلطنه در سال ۱۲۸۷ شمسی برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به سویس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد.

 

                     

 

ملی شدن نفت :

در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، صندوقهای ساختگی آراء تهران باطل شد. عبدالحسین هژیر وزیر دربار توسط جمعیت فداییان اسلام ترور شد و در نوبت دوم انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت. پس از ترور نخست‌وزیر وقت سپهبد حاجیعلی رزم‌آرا، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزم‌آرا نخست وزیر شده بود، در شور و اشتیاق عمومی دکتر مصدق به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد. پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بین‌المللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت. در راه بازگشت به ایران به مصر رفت و مورد استقبال پر شکوه ملت مصر قرار گرفت.

منابع :

http://fa.wikipedia.org

    http://www.aftab.ir

http://www.sharifnews.i

چهارشنبه سوری :

 

چهارشنبه سوری :

 

سابقه جشن های آتش بازی که در بسیاری از فرهنگ های جهان متداول است به دوران نیاکان بشر باز میگردد. بسیاری از این جشن ها در پایان تابستان، به دلیل آغاز شب های طولانی و تاریک زمستان و از بین رفتن محصولات کشاورزی و خواب زمستانی و حیوانات و نباتات برگزار می شده است.از دیگر موارد این جشنها می توان به جشن آتش زدن قایق ها در اسکاندیناوی و روز آتش بازی روحانیون مسیحی در کشورهای مدیترانه اشاره کرد که همه ساله در سراسر جهان بر گزار می شود.

از جمله جشن های آریایی ، جشن های آتش است.  آتش در نزد ایرانیان نماد روشنی ، پاکی ، زندگی ، سازندگی  و تندرستی است. یکی از آئینهای سالانه ایرانیان چهارشنبه سوری است. چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود. ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آنها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد. اما دکتر کورش نیکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند.در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم.در ایران کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه دارد، که نام فرشتگان است. شنبه و یکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ایران وارد شد. بنابراین اینکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگیریم( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد."

 مرحوم "على اکبر دهخدا" در لغت نامه جامع خود درباره این روز این گونه
آورده است : "آخرین چهارشنبه اسفند ماه هر سال شمسى است که ایرانیان در شب آن چهارشنبه جشن "چارشنبه سورى " مىگیرند و آداب و رسوم خاصى را در آن شب برگزار مىکنند . جشن چهارشنبه سورى، همانند چندین جشن دیگرازجمله جشن سده ، جشن آذرگان ، جشن شهریوگان ازجمله آئین هاى بازمانده از آریائىها در ایران بوده که همه آنها منسوخ شده و تنها جشن چهارشنبه سورى به شیوه هاى مختلف همه ساله درشب آخرین چهارشنبه سال، بگونه اى معنى دار از سوى ایرانیان برپا مىگردد. آتش همان طور که ذکر شد نزد ایرانیان باستان ، مقام بسیار والایى داشت . براساس برخى از باورها، ایرانیان آتش را فرزند "اورمزد" مىدانستند و اعتقاد داشتند که آتش مىتواند ناپاکىها و پلیدى ها را از میان ببرد.  در برخى از منابع تاریخى آمده است : در۱۷۲۵ سال پیش از میلاد، زرتشت بزرگترین حساب "گاه شمارى جهان " را نموده و "کبیسه اى" پدید آورده و تاریخ هاى کهن را درست و منظم کرده است وبراى همین ایرانیان جشنى را به بزرگداشت آن برگزار مىکردند.."  سور "در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش های ایرانی به معنای "جشن"،"مهمانی"و "سرخ" آمده است .

 

                  

 

مراسم چهارشنبه سوری عبارتند از :

 

بوته افروزی - مراسم کوزه شکنی - فال گوش نشینی - قاشق زنی - آش چهارشنبه سوری

تقسیم آجیل چهارشنبه سوری .

بوته افروزی:

 

در ایران رسم است که پیش از پریدن  آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند. با غروب  آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها  را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های  افروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند  و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود بخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی  می خوانند.

زردی من از تو ، سرخی تو از من 

غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا 

ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده 

 

قاشق زنی :

 

شب هنگام زنان و دختران آرزومند و حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند. صاحب خانه که می داند قاشق زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در کاسه های آنان می گذارد. اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. گاه مردان به ویژه جوانان، چادری بر سر می اندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشق زنی در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند.

 

: برای کسب اطلاعات بیشتر به  منابع زیر رجوع کنید

 

      http://www.farhangsara.com

                      http://www.chn.ir         

         http://www.iranmania.com

سخنان بزرگان و فرهیختگان :

 

سخنان بزرگان و فرهیختگان :

 

  • تاریخ کتابی است که متاسفانه همیشه باید آدمی از وسط آن آغاز کند.( ویل دورانت )
  • تاریخ از طوفانها سخن می گوید و از وجود آرامش ها بی خبر است .( ولتر )
  • تاریخ نوعی نبش قبر مردگان است. ( ولتر )
  • متاسفانه جنگلها قبل از بشر و بیابانها بعد از بشر به وجود آمده اند. ( شاتو بریان )
  • من آ‌نچه شنیده ام می نویسم ولی مجبور نیستم آنچه را می نویسم باور کنم. ( هرودت )
  • ما شرقی ها گذشته پرستیم نه گذشته گرا .... ( دکتر شریعتی )
  • انسان مانند رودخانه است ، هر چه عمیق تر باشد آرامتر است . ( منتسکیو )
  • جایی که شمشیر است آرامش نیست . ( اُرد بزرگ )
  • دردها و رنج ها فکر انسان را قوی می سازد. (ناپلئون بناپارت )
  • در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند. ( علی ابن ابیطالب )
  • ای انسان ، هر که باشی و از هر کجا بیایی ، زیرا میدانم که خواهی آمد ... من کورشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا کردم،  پس بدین مشتی خاک که تن مرا می پوشاند رشک مبر ... ( پلوتارک )

ارگ تاریخی گوگد ( عظمت خشت خام ) :

 

ارگ تاریخی گوگد ( عظمت خشت خام ) :

ارگ تاریخی گوگد - بزرگترین بنای خشتی ایران پس از ارگ بم است . ارگ‌ تاریخی‌ گوگد دومین‌ بنای‌ بزرگ‌ خشت‌ و گلی‌ ایران‌ است‌ که‌ تاریخ‌ و زمان‌ ساخت‌ آن‌ به‌ حدود چهار قرن‌ پیش‌ می‌رسد.تنها سند مکتوبی‌ که‌ از این‌ بنا موجود است‌ متعلق‌ به‌ حدود 130 سال‌ پیش‌ است‌ که‌ نشان‌ می‌دهد نصف‌ بنای‌ ارگ‌ توسط‌ شخصی‌ به‌ نام‌ علیخان‌ به‌ عنوان‌ مهریه‌ به‌ همسرش‌ واگذار شده‌ است‌ و از آن‌ پس‌ به‌ عنوان‌ ارگ‌ علیخانی‌ نامیده‌ شده‌ است.ارگ‌ گوگد و شهر گلپایگان‌ در مسیر جاده‌ معروف‌ ابریشم‌ که‌ جاده‌ اصلی‌ تجاری‌ دوران‌ قدیم‌ بوده‌ قرار داشتند. در شهر گلپایگان‌ مناری‌ به‌ ارتفاع‌ 18 متر وجود دارد که‌ در دوران‌ گذشته‌ شعله‌های‌ فروزان‌ آن‌ در شبها راهنمای کاروانیان بوده و به همین مناسبت به فانوس صحرا شهرت دارد. ارگ‌ گوگد در زمان‌ صلح‌ به‌ عنوان‌ کاروانسرا مورد استفاده‌ قرار می‌گرفته‌ و باتوجه‌ به‌ وضع‌ و موقعیت‌ ویژه‌ خود نسبت‌ به‌ کاروانسراهای‌ مجاور، محل‌ استراحت‌ کاروان‌ تجار سرشناس‌ و یا حاکمان‌ و والی‌های‌ سایر ایالات‌ ایران‌ بوده‌ است‌ و حتی‌ به‌ استناد اظهارات‌ افراد مسن‌ شهر گوگد، آقا محمدخان‌ قاجار نیز در لشکرکشی‌های‌ خود چند روزی‌ را در این‌ محل‌ استراحت‌ کرده‌ است.ارگ‌تاریخی‌ گوگد در زمان‌ جنگ‌ و حمله‌ اشرار به‌ عنوان‌ دژ نظامی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گرفته‌ و در بالای‌ درب‌ ورودی‌ شمالی‌ قسمتی‌ به‌ عنوان‌ شاه‌نشین‌ وجود داشته‌ است‌ که‌ هم‌اکنون‌ به‌ عنوان‌ سوئیت‌ ویژه‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد و حوض‌ آبی‌ در این‌ شاه‌نشین‌ وجود دارد که‌ هر زمان‌ درب‌ توسط‌ مهاجمین‌ آتش‌ زده‌ می‌شد محافظین‌ با تخلیه‌ آب‌ حوض‌ آتش‌ را خاموش‌ می‌کرده‌اند.همچنین‌ سوراخهایی‌ روی‌ دیوارهای‌ مرتفع‌ وجود دارد که‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ سیستم‌ امنیتی‌ هشدار دهنده‌ استفاده‌ می‌شد به‌ این‌ صورت‌ که‌ کبوترهایی‌ را در این‌ سوراخها اسکان‌ می‌داده‌اند که‌ شبها با بیقراری‌ و سر و صدای‌ این‌ کبوتران‌ متوجه‌ ورود مهاجمین‌ توسط‌ قلاب‌ و یا نردبان‌ می‌شدند. از طرفی‌ چاهی‌ در قسمت‌ جنوب‌ شرقی‌ ارگ‌ وجود دارد که‌ نشان‌ می‌دهد برای‌ روزهای‌ مقاومت‌ فکر آب‌ آشامیدنی‌ نیز می‌شده‌ است. برروی‌ درب‌ ورودی‌ دو درکوب‌ وجود دارد که‌ بزرگتر را مردکوب‌ و کوچکتر را زن‌ کوب‌ می‌نامیده‌اند. که‌ برعکس‌ بقیه‌ مناطق‌ ایران‌ زن‌کوب‌ در سمت‌ راست‌ قرار گرفته‌ است.در ساختمان‌ ارگ‌ وجود بنا در اطراف‌ و فضای‌ باز در وسط، همچنین‌ وجود طبقات‌ پائین‌ و بالا نشان‌ از معماری‌ کاروانسرائی‌ دارد که‌ بیانگر رعایت‌ نظام‌ طبقاتی‌ در اجتماع‌ آن‌ روز است‌ به‌ این‌ صورت‌ که‌ استر و استربانان‌ در طبقه‌ پایین‌ و در مجاورت‌ هم‌ و بازرگانان‌ و افراد شاخص‌ در طبقات‌ بالا مسکن‌ می‌گزیده‌اند که‌ این‌ فضاها پس‌ از بازسازی‌ هم‌ اینک‌ به‌ عنوان‌ مهمانسرا با امکانات‌ مدرن‌ شامل‌ سوئیت‌های‌ زیبا با سرویس‌های‌ بهداشتی، رستوران، چایخانه‌ سنتی، فروشگاه‌ و نمایشگاه‌ صنایع‌ دستی، سالن‌های‌ مختلف‌ و مجموعه‌ای‌ از مکانهای‌ تاریخی‌ و تفریحی‌ مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ و همه‌ روزه‌ پذیرای‌ سیل‌ گردشگران‌  ایرانی‌ و خارجی‌ است .  

                                       ! یاد باد آن روزگاران یاد باد 

    

  

 

مجسمه آزادی :

  • مجسمه آزادی :

روزگاری بنای مجسمه ‌‏ آزادی‌‏ ‌‏که منتهی‌الیه شرقی‌‏ مانهاتان‌‏و‏در جزیره کوچکیتحت‌ همین‌‏ عنوان‌‏ قرار‏داردامیدبخش‌‏ مهاجرانی‏بود‏که‌‌ خسته‏از‏ سفر دریایی‌‏ طولانی‌‏ دیدن این‌‏ مجسمه را به‌مثابه‌‏‏ ورود به آمریکا می‌پنداشتند. کار ساخت مجسمه آزادی از سال 1875 در فرانسه و تحت نظارت فردریک آگوستوس بارتولدی، مجسمه‌ساز فرانسوی آغاز شد. و به عنوان ‏مرثیه‌ای‌ بر فقدان آزادی در زادگاهش نام آزادی به خود گرفت،طی مراسمی از سوی فرانسه به آمریکا اهدا شد این مجسمه در سال 1886، طی روز 28‏ اکتبر 1886‏ ‌‏گروور‏ کلیولند رئیس‌‏ جمهور‏وقت آمریکا از مجسمه آزادی پرده برداشت و شاید در آن زمان خود او هم نمی دانست که لیدی‌ لایبرتی سمبل ایالات متحده خواهد شد . زمامداران کاخ‌‏ سفید در1986 در یکصدمین سالگرد پرده‌برداری‌‏ از‏ این مجسمه‌‏ آن را بالغ بر 70  میلیون دلار‏بازسازی‌ کردند‏و مشعلی‏طلایی‌‏‎‎ جایگزین‌‏‎‎‎ مشعل‌ رنگ‌ و رو‏ رفته قبلی شداین‌ برج‌93‏‏ متر‏ ارتفاع‌‏ دارد و هفت شعاع تاج لیدی‌ لایبرتی نشانگر هفت‌‏دریا‏و‏ هفت‏قاره‌‏ زمین‌‏ است‌‏ .و‌‏ستونی‌‏ که ‌‏مجسمه‌‏ آزادی ‌‏بر آن بنا شده بزرگترین ستون سیمانی ساخته شده در تمامی تاریخ بشر است وبه روی لوحی که در دست چپ لیدی لایبرتی‌‏ است با‏‌‏اعداد رومی نوشته شده چهارم ژوئیه1776‏ برای‌‏ دیدار‏از مجسمه آزادی میتوانید از نقاط مختلف مانهاتان به وسیله شناورهای بیشماری که‌ بین‌‏ جزیره آزادی و نقاط مختلف نیویورک در آمد و‏شد هستند ‏ عزیمت‌‏کنید . این مجسمه از سال 1984 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

بازگشایی مجسمه آزادی  مجسمه آزادی آمریکا که از زمان حملات تروریستی11 سپتامبر به روی جهانگردان وبازدیدکنندگان بسته شده است، برای بازگشایی به 5 میلیون دلار بودجه نیاز دارد.این مبلغ صرف بهبود شرایط فیزیکی و امنیتی این مجسمه از قبیل سیستم‌های اطفا حریق و ایجاد خروجی‌های بیشتر در پایه مجسمه خواهد شد. فرمانداری نیویورک در ابتدا خواهان تامین بودجه لازم برای گشایش دوباره مجسمه آزادی از سوی دولت شده بود، اما پس از دریافت کمک از سوی آمریکن اکسپرس، فرمانداری نیویورک تصمیم گرفت بقیه بودجه لازم را نیز از راه کمک‌های مردمی و بخش خصوصی تامین کند.همچنین گفته می‌شود که جهانگردان و بازدیدکنندگان مجسمه آزادی، پس از بازگشایی این مجسمه قادر به بالا رفتن از تاج مجسمه نخواهند بود..مقامات سازمان ملی پارک های آمریکا، یکی از واحدهای وزارت کشور که نگهداری از این مجسمه را بر عهده دارد، تصمیم گرفتند باوجودهشدارهای امنیتی علیه ساختمان های مرکز بورس نیویورک وچند شرکت مالی و سرمایه گذاری، در برنامه قبلی برای افتتاح ساختمان مجسمه آزادی تغییری ندهند. بانوی ۱۱۷ساله سبزرنگ که بیش از یک قرن سمبل شهر نیویورک در تمام جهان است، در حالی به روی توریست ها گشوده شد که دسترسی به بیشتر نقاط داخلی این مجسمه عظیم و مسین ۱۵۲ فوتی همچنان برای توریست ها امکان ناپذیر خواهد بود. بعد ازحمله تروریستی که طی آن یکی از دو هواپیمایی که به برج های دوقلوی مرکز تجارت نیویورک حمله کرد، نزدیک بود با سرمجسمه برخورد کند، جزیره ای که مجسمه روی آن قرار دارد به مدت دو ماه به روی توریست ها بسته شد و سه سال است که ورود به داخل مجسمه ممنوع است. در این فاصله، درون مجسمه بازسازی شده است و سقف شیشه ای به روی محوطه ورودی درون مجسمه قرار داده شده است که از زیر آن توریست ها می توانند درون مجسمه را تماشا کنند، اما پله های تنگی که بازدیدکنندگان را به کلاه مجسمه رساند، همچنان بسته باقی خواهد ماند. از جمله آثار دیدنی در داخل موزه مجسمه مشعل اصلی است که از داخل روشن می شد و سال ها راهنمای کشتی هایی بود که راه به سوی نیویورک می جستند.

 

زنان در دوره ی قاجار :

       مقدمه :

بی شک زن در تمام عرصه های تاریخی چه در زمانی که حکام فریاد دموکراسی را در جامعه سر می دادند و چه در زمانی که استبداد ریشه های حکومت حکام را پوسانده بود. موجودی ضعیف , بی اراده و بدون حقوق اجتماعی بوده است . زن مظلوم همیشه ی تاریخ همیشه محکوم به ماندن در پستوهای خانه بوده است . جامعه ی ایران مرد سالار بوده که اندیشه ی هر مانوری را از زن ایرانی سلب و او را به موجودی خانه نشین و منزوی تبدیل نموده است . زن هایی که فقط شعار ( سوختن  ساختن ) در سراچه ی ذهنشان شکل گرفته و نه تنها به دنبال حقوق وشخصیت از دست رفته ی اجتماعی خویش نیستند بلکه وظیفه ی خود را همه در مطیع بودن و فرمانبردار بودن محض از همسر خود می دانند . از همه مهم تر ما در ایران مردان فرهیخته ای داریم !!! مردانی که حتی با داشتن تحصیلات دانشگاهی گاهی اوقات معتقدند که همسرشان از بس با صنعت دیگ ودیگچه سروکار داشته دیگر جذابیتی برای آن ها ندارد !!! مردانی که باز هم معتقدند که باید جلوی سیل 65 درصدی دختران دانش آموخته ی دانشگاهی گرفته شود ! مردانی که ظرفیت بسیاری از رشته های دانشگاهی را فقط برای آقایان در نظر گرفته اند و... این مردان فرهیختهی ایرانی در طول قرون و اعصار به اشکال مختلف در ایران ابراز وجود کرده اند و زن ایرانی را محکوم به بودن , ساختن و دم برنیاوردن کرده اند . امروز اما وضعیت به گونه ای دیگر است .شخصیت از دست رفته ی زن ایرانی را باید خود زنان بازگردانند .زنان ایرانی باید بدانند که در چه جایگاه و موقعیتی قرار دارند تا بتوانند شخصیت اجتماعیشان را که سال های سال در زیر پای مردان مستبد لگدمال شده دوباره بیابند .

 

" حق گرفتنی است نه دادنی "

  

  

   نوشته شده : توسط خانم زهرا امامی .

 


 

نگاه کلی به زن :

 

تاریخ زن در ایران، تاریخی چندگانه است ، تا پیش از اسلام زنان ایرانی در انزوای کامل بودند و بعد از اسلام با توجه به ارزشی که اسلام برای زن قائل گردید حدودی زنان وارد اجتماع شدند اما از زمان "ولید دوم" خلیفه عباسی باز زنان به اندرونی‌ها بازگشتند. هدف این بررسی خارج ساختن ساختار زن ایرانی از گذر تاریخ و تبیین این مهم است که زن و شخصیت او بیشتر متاثر جریان تاریخ بوده و حتی آنجا که به نظر می‌رسد عنصری اثر گذرا است ، این خاصیت را جامعه و تاریخ به او داده است روش مطالعه از نوع کتابخانه‌ای و بررسی اسناد تاریخی است . بررسی نقش زنان در جامعه ساسانیان نشان می‌دهد که آنها در این دوره دارای شخصیت حقوقی نبوده و همچون شی محسوب می‌شدند که فقط جهت زایش از آنها اسفتاده می‌کردند. در اجتماع زمان قاجار زنان تا قبل از نهضت مشروطه جایگاهی مبهم داشته‌اند و تنها انتظار از آنها بقای خانواده و خانه‌داری بوده است . بعد از نهضت مشروطه زنان به اجتماع وارد شدند. در مقایسه میان این دو دوره تاریخی در می‌یابیم که در زمان قاجاریه و ساسانیان خانواده از نوع گسترده بود، پدرسالاری حاکم بوده و نقش زن اطاعت محض بوده است . خانه داری و تربیت فرزندان و بقای خانواده اهم وظایف زنان به شمار می‌آمده. حضور زنان در طبقات پایین اجتماع و آن هم برای امور معیشتی اما در دوران قارجاریه با توجه به اعتقادات مذهبی و برقراری ارتباط با دیگر کشورها دگرگونیهایی پدید می‌آید و زنان بیشتر در امور اجتماعی شرکت می‌کنند.1

 


 

عکسهای زنان قاجار :

 

 

                                

 

     

  

                                        


                           

مهد علیا :   

 جهان خانم، ملکه جهان (مهد علیا) والامقام دختر بزرگ فتح علیشاه همسر محمد شاه مادر ناصرالدین شاه , او یکی از مقتدرترین زنان سلسله قاجار بود.زمانی که پسرش به تخت سلطنتی ایران جلوس کرد اقتدار خویش را از اندرونی (حرم)شروع کرد.او با درک قوی که یک شاهدخت قاجار است به تنهای از اصالت خانوادگی قجر و در مقابل اشخاص عادی که در اثر سیاستهای شاهان متوالی قاجار به موقعیتهای برجستهای رسیده بودند. وبه هم چشمی و رقابت میپرادختند رهانید و موجب تحکیم آن گردید.او زنی  فاضل ,زیرک با داشتن کمی استعداد ذاتی سیاستی ,شخصیتی قوی وغرور خانوادگی با این توصیفها او از زیرکترین نمونه مادر سالاری در میان نخبگان قاجار است.مهد علیا برای نفوذی که بر پسرش ناصرالدین شاه داشت و او را اداره میکرد بخوبی شناخته شده بود.در عکس که در آرشیو بایگانی سفیر فرهاد سپهبدی پیدا شده بود بر وسعت این نفوذ تاکید دارد. این مضمون مربوط به سایت سفیر سپهبدی میباشد. این سایت به سفیر سپهبدی و سفیر هویدا که خویشاوند هستندبه هر دو اختصاص دارد. مهد علیا جد مادری سفیر سپهبدی است . او همچنین جد مادری خانواده هویدا (نخست وزیرپیشین هویدا . سفیر فریدون هویدا )است.کاخ سلطنتی ایرانی قجر بدون تجملات وساده بود آنها تقریبا غیر رسمی وبدون  تشریفات بودند.

1.منبع:  از مجله Washington  D.C.  1997.     


            ازدواج در دوره ی قاجار:

   در جامعه ی عهد قاجار فاصله ی چندانی بین کودکی و ازدواج دختران وجود نداشت . دختران اغلب از 7 تا 13 سالگی ازدواج می کردند و عملا به عنوان رکن مستقلی وارد معرکه ی زندگی خانوادگی می شدند .در واقع عواملی چون دست یابی به استقلال اقتصادی,  رشد نسبتا سریع دختران آن روزگار وپایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماریهای گوناگون و عدم رعایت اصول بهداشتی در افزایش این ازدواج های زود رس بی تاثیر نبود . بر این اساس سعاتمندترین  دختران آنهایی بودند که در خانه ی شوهر به بلوغ  می رسیدند زیرا تصور می شود که به این گونه از وسوسه های  نفسانی بیشتر در امان خواهند ماند . اکثر ازدواج ها به خصوص در خاندان های اشرافی به دلیل قابل اعتماد بودن اشخاص و به منظور استحکام بخشیدن به علایق فامیلی و حفظ اصالت خانوادگی در محدوده ی خویشاوندان صورت می گرفت . و دختران و پسران تقریبا هیچ گونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده ی خود نداشتند .1

رایج ترین شکل ازدواج عقد دائم بوده است.متاسفانه مرد می توانست مطابق شرع چهار زن عقدی داشته باشدودر صورت مرگ یا طلاق یکی از آنها باز قادر بود زن دیگری را جایگزین کند. ۲ عدم تناسب جمعیتی کثرت زنان بر مردان بیماری و یا پیر شدن سریع زنان به خاطر زایمانهای مکرر وفقدان بهداشت مصالح سیاسی وقومی میل مردان ثروتمند ومتمول به کامجویی با این دیدگاه که زن جوان مرد پیر را جوان می کند۳  وداشتن حرمسرا وزنان متعدد نشانهی شوکت وثروت مرد است خود به خود نظام چند زنی را توجیه میکرد.۴ از دیگر شیوه های رایج ازدواج  ازدواج موقت یا صیغه کردندختران وزنان براساس قرار داد یا توافق بود.بدین طریق  زن ومرد به مدت معینی که از یک ساعت تا نود ونه سال را شامل میشد باهم سپری میکردند.صیقه ی  نود ونه ساله نوعی ترفند بودوهنگامی صورت می گرفت که مرد چهار زن غقد دائمی داشت واز لحاظ شرعی مجاز به عقد زن دیگری نبود.۵ دراین گونه ازدواج مرد ملزم نبود که حتمآ مدت قرارداد را به اتمام برساند.بلکه هر وقت مایل بود می توانست پیش از انقضای مدت قانونی اززن صیغه ای خود جدا شودوبا پرداخت مبلغی به عنوان مهریه خود را از قید وبند آزاد سازد.۶

هرچند نظام چند زنی در شهرها مختص به اشراف بود ولی در ایلات دارای رواج عام بود.د ربین ایلات بلوچ حتی مردان کم بضاعت نیز گاه هفت تا هشت زن می گرفتند.۷ تعداد زوجات در بین بختیاریها نیز عمومیت داشت وحتی افراد بی چیز بیش از یک زن می گرفتند.نظام چند زنی ،رقابت ،حسادت ومتوسل شدن به جادووجنبل و خرافات را به همراه داشت.۸


منابع :

۱. یاکوب ادوارد پولاک : سفرنامی پولاک , ترجمه کیکاووس جهانگیری , تهران , خوارزمی , چاپ اول 1361,ص 142.

2.بشری دلریش،زن در دوره ی قاجار،تهران،سوره،چاپ اول1375،ص23.

3. یاکوب ادواردپولاک،سفرنامه ی پولاک،ترجمه ی کیکاووس جهانگیری،تهران،خوارزمی،چاپ اول،ص142.

4.دلریش،همان کتاب،ص23.

5.پولاک،همان کتاب،ص147.

6."کارلا سرنا"،سفرنامه،ترجمه:علی اصغر سیدی،تهران،زوار،چاپ اول1362،ص182.

7.هنری پاتینجر،سفرنامه ی پاتینجر،ترجمه ی: شاهپور  گودرزی"،تهران،دهخدا،1348،ص65و66.

8.والمونت،ماه شب چهاردهم،توسط"اوستاس دولوری"دوگلاسسلادن"،ترجمه ی:علی اصغرامیرمعزی،بی جا ،بی نا،بی تا،ص130.

 

 

قصه های مادربزرگ...

تا اونجا که یادم میاد ، آخر قصه های مادربزرگ، دیوه تنوره می کشید و پهلونه با دختر شاه پریون می رفت ددر! اما تو کتاب تاریخ دبستان ما، حتی یه پهلون نبود که به دیوه بگه خرت به چند ؟ تن پاره پاره ی این وطن ننه مرده ،همه جور تیغی را به خودش دید .از ساطور اسکندر گرفته تا قداره ی چنگیز از نیزه ی تیمور چلاق گرفته تا هلال شمشیر بیابون گرد .تاریخی که جهان گشاش یه دیوونه ی نادر نام باشه و سردارش یه آقا محمد خان ، به کفر ابلیسم نمی ارزه . اما فکرشو بکن اگه مادربزرگ کتاب تاریخو نوشته بود حالا رو فرش طلا کوب بهارستان نشسته بودیم و با چه کیفی اونو می خوندیم. فکر شو بکن ....                                                                        

                                                                                    ( یغما گلرویی )   

معرفی خانه های تاریخی اصفهان :

     

  مقدمه

 

 

اصفهان شهر تمدن ، شهرتاریخ و فرهنگ .

 

 اصفهان با تاریخ و فرهنگ دیرین و اصیل خود و تمدنی کهن ، همواره در فرهنگ ایرانی ستاره ای درخشان بوده است حقیـقـتاً  ارزش کار معماران بزرگ و هنرمندان بیش از ارزش طلا و نقره می باشد ، آنها با خلا قـیّت تصویـرهای شخصیتهای عهد عتیــق و جدید را ترسیم می کنند.گوشه گوشه های بناهای تاریخی ماجراها دارند و حرف ها برای گفتن دارند. اما افسوس که دیوارها خاموشند. لیکن قلم ناتوان از این است که بتواند تلاش چندین ساله و کار عظیم معماران و هنرمندان را بیان کند و شرایط زمانی نیـز امکان بـررسی گسـترده رافراهم نیاورده است.

 

 


خانه های تاریخی اصفهان عبارتند از :

 

 انگورستان ملک ـ خانه ی سرتیپی ـ خانه ی شیخ الاسلام ـ خانه ی دکتر علم - خانه ی لباف -

 

خانه ی کهکشان - خانه ی حاج حسین غفوری ( قزوینیها ) - خانه ی قدسیه - خانه ی حقیقی -

 

خانه ی بنکدار پور - خانه ی حاج رسولیها ( بخردی ) - خانه ی حاج مصور الملکی -خانه ی چرمی-

 

خانه ی مجتهد زاده - خانه ی هنرمندان - خانه ی نیلفروشان - خانه ی داوید - خانه ی سوکیاس-

 

خانه ی مارتا پیترز .

 

 

 


خانه ی انگورستان ملک :

 

   یکی از آثار ارزشمندی که در کنار این شهر کهن وجود دارد.عمارت انگورستان ملک است. که از آثار دوره ی قاجاریه و مربوط به بیش از از یک قرن پیش می باشد. این اثر فرهنگی و مذهبی علاوه بر هنر معماری ، هنر ترکیب چوب و دست هنرمندان آن زمان را به منصه ظهور گذاشته و ترکیب و انتخاب شیشه های الوان ،لطافت روحی و روانی خاصی به این بنای تاریخی بخشیده است . این باغ انگور در زمان حکومت نادرشاه افشار به عنوان مالیات از مردم گرفته شد و در دوره ناصرالدین شاه قاجار به تملک مسئول امور مالی حکومت اصفهان , یعنی پدر حاج محمد ابراهیم ملک التجار درآمد. بعدها حاج محمد ابراهیم خان بنای انگورستان را به منظور برگزاری مراسم عزاداری و تعزیه احداث کرد. وقف نامه این بنا دارای تاریخ 1341 ه. ق. می باشد. معمار سازنده آن استاد حسین چی بوده است. در طول زمان قسمتهای مختلفی از انگورستان تخریب شده و بخشهایی از آن در سال 1333 ه. ش. طی تعریض خیابان ملک از بین رفته است. باقیمانده بنا در شمال یک حیاط وسیع واقع شده و شامل یک حیاط مرکزی و یک سفره خانه است که مساحتی نزدیک به هم دارند. سفره خانه تمامی جبهه جنوبی این حیاط را در بر می گیرد و توسط یک ارسی وسیع به آن مشرف می گردد. فضای این سفره خانه از سوی دیگر توسط یک ارسی هفت دهنه به حیاط جنوبی بنا باز میشود. این فضا ارتفاعی معادل دو طبقه دارد و بعدها حیاط مرکزی نیز با سقفی به همین ارتفاع پوشیده شده است. بدین ترتیب با باز شدن ارسی های سفره خانه , فضایی یک پارچه شامل سفره خانه و حیاط سرپوشیده به دست می آید. همچنین از پشت بام حیاط و فضاهای سه جبهه دیگر آن برای انجام مراسم تعزیه استفاده می شده است. یک نورگیر بزرگ هشت ضلعی در سقف حیاط و پنجره های سراسری بالای دیوارهای آن روشنایی این فضا را تامین می کند .در جبهه شمالی حیاط سرپوشیده , یک تالار پنج دری قرار دارد که بنا بر وصیت ابراهیم خان وی و همسرش در آن به خاک سپرده شده اند. یک فضای وسیع سراسر جبهه غربی این حیاط را فرا گرفته که به نظر می رسد از ادغام سه اتاق سه دری مجاور یکدیگر پدید آمده است. دو اتاق سه دری جبهه شرقی حیاط سرپوشیده نیز به همین صورت با یکدیگر ترکیب شده اند. مجموعه فضاهای حیاط سرپوشیده , سفره خانه , اتاق مقبره و دیگر اتاقهای اطراف حیاط دارای تزئینات فراوان گچبری, آئینه کاری و کاشیکاری هستند. ستون میانی فضای سفره خانه و حیاط دارای روکشهای چوبی و پایه و سرستونهای تزئینی می باشند. زیر زمین بزرگی در زیر فضای سفره خانه وجود دارد که از طریق نورگیرهایی مشبک از حیاط جنوبی خانه نور می گیرد .بخش شرقی خانه به فضاهای خدماتی از جمله حمام, آشپزخانه, انبارها و یک حیاط خلوت اختصاص دارد. در گوشه جنوب شرقی بنا حمامی واقع شده است که دارای سکوهایی در اطراف و سقف گنبدی است. دو ورودی خانه به حیاط جنوبی آن باز می شوند که یکی از آنها مستقیما از حیاط جنوبی به فضای سفره خانه و دیگری پس از عبور از چند فضا به حیاط سرپوشیده , زیرزمین و سایر فضاها راه می یابد .

 

 

جهت اطلاع بیشتر به سایت :www.isfahanmiras.ir رجوع فرمایید.