پاسخ آقای حسین رهبریان :
مسلما تا وقتی که در ملتی کتاب ، مدرسه ، روزنامه ، انجمن ، مناظره و گفتگو و آزادی بیان رواج چندانی ندارد نمی توان گفت که آن ملت مردم آگاهی هستند. بنابراین مردم ما در سال 1285 که آگاهی دقیقی از تاریخ کشورشان ، مذهبشان ، کشور های همسایه و اروپا نداشتند را از ردیف کشور های عقب مانده می نامم . اما با این وجود نباید بگوئیم که مشروطه
ادامه مطلب ...
پاسخ آقای دکتر عبدالرحیم قنوات :
به نظر این جانب در باره حوادث اجتماعی به دلیل ماهیت پیچیده و چند وجهی شان نمی توان به صورت صریح اظهار نظر کرد. حال اگر این حوادث با گذشت زمان به وقایعی تاریخی تبدیل شوند، کار از این نیز مشکل تر خواهد شد. نهضت مشروطیت یکی از حوادث اجتماعی پیچیده کشور ماست که به دلیل گذشت بیش از یک قرن از وقوع آن،
ادامه مطلب ...
پاسخ جناب آقای محمدحسن سلیمانی :
لزوماً برای پاسخ به سوال شما میبایست ابتدا شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور در مقطعی که نطفه نهضت مشروطه در آن شکل گرفت را مورد مداقه و بررسی جامع قرار دهیم.در این نکته شکی نیست که انقلاب مشروطه مهمترین تحول اجتماعی در ایران در آغاز قرن بیستم بوده و از مهمترین انقلابهای اجتماعی خاورمیانه محسوب میشود و به گونهای محور تحولات اجتماعی ایران، در اواخر عصر قاجاریه و همچنین تأثیرگذار درجنبشهای ضد استعماری به شمار میآید. با توجه به اهمیت این انقلاب و میزان تاثیرگذاری آن درتحولات بعدی جامعه ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فکری ـ فرهنگی بررسی و شناخت نقش عوامل مؤثر در شکل گیری آن ضروری می باشد و
طی یک نظرسنجی از دوستان عزیز سوال شده بود که به نظر شما آیا جامعه ی ایران آمادگی و آگاهی برای مشروطیت داشت ؟! بعضی از دوستان لطف کردند و به این سوال پاسخ دادند . از تک تک این عزیزان تشکر و قدر دانی میکنم.
دوستان عزیز ، در چند پست به پاسخ های این نظرسنجی که دوستان عزیزم لطف کردند و جواب دادند، پرداخته می شود . به امید ، ایرانی سربلند و آزاد....
پاسخ جناب آقای دکتر مسعود کثیری :
نمی دانم هدف شما از طرح این سوال چیست و بنده چقدر مجازم در این باره سخن بگویم. به همین لحاظ سعی می کنم خیلی خلاصه نظرم را بنویسم.
ادامه مطلب ...
پاسخ سرکار خانم شیدا صابری :
خانم باقری در ارتباط با دیدگاه شما نسبت به وجود اصلاحات در ایران - ضمن اینکه من خیلی دیر به وبلاگ شما دسترسی پیدا کردم از این بابت ببخشید که در رابطه با مطلبی نظر می دهم که شاید زمان آن گذشته باشد ـ باید بگویم چرا تصور می کنید که
ادامه مطلب ...
پاسخ سر کار خانم مرمر مشفقی :
در مورد سوال شما که اصلاحات چرا در ایران اجرا نشده است ؟!
حقیقتا انقدر ازش گفته شده که گفتن من هم بی فایده است . البته معتقد نیستم که هرگز بنا نمی شود . بلکه معتقدم فعلا ایجاد نمی شود و تا سالیان متمادی هم اجرا نمی شود .
دلیل عمده ی این قضیه از دید من : عدم فرهنگ بالا و عدم مطالعه مردم ماست . ما هر چه میکشیم از بی فرهنگی - بی سوادی و خصلت های بد ایرانی بودنمان ...
ادامه مطلب ...
در مورد عدم موفقیت اصلاحات در ایران، شاید از منظر سیاسی و تاریخی به خوبی نتونم پاسخی برات داشته باشم چون مدتهاست که از صحنه سیاست کنار کشیدم اما دلیل عدم موفقیت ایرانیان
ادامه مطلب ...
پاسخ آقای حسین رهبریان :
همانطور که استاد حضرتی فرمودند حتما عوامل مختلف وجود دارد ولی آنچه من می توانم بگویم چنین است که به قولی تا اندازه ای با این جمله که همیشه اصلاحات ناموفق بوده است مخالف هستم : به نظر من
پاسخ آقای دکتر عبدالرحیم قنوات :
سرکار خانم الهه باقری سؤالی را با تعدادی از اهل تاریخ در میان گذاشته اند که « چرا اصلاحات در ایران ناموفق است؟» از بنده نیز خواسته اند که به این پرسش پاسخ دهم. اما به نظر من پیش از هرچیز باید در باره سؤال ایشان به چند نکته توجه کرد:
1. خود سؤال به نوعی نظرخاص سؤال کننده ( ناکامی اصلاحات و اصلاح طلبی) را به ذهن مخاطب القا می کند، حال آنکه به نظر می رسد یک سؤال علمی نباید واجد چنین پیش داوری مهمی باشد. به این دلیل که
ادامه مطلب ...
از من خواسته بودید که دلیل عدم موفقیت ایران در اصلاحات را بگویم.من هم با نظر اساتید و صاحبنظران محترم موافقم.اما چیزی که باید به آن توجه کرد،تعبیری است که ما از اصلاحات داریم.به نظر من اصلاحات در ایران از آنرو جواب نمی دهد چون ما تعریفی درست از برخی اصصلاعات سیاسی نداریم وخیلی از این مفاهیم ریشه در دنیای غرب دارد.طرف صحبت من بیشتر اصلاحات دوره قاجار و به تبع آن دوران پهلوی است.ایران در این دوران با موجی از مفاهیم جدید نظیر مشروطه،قانون و ازجمله اصلاحات روبرو شد که با موازین خودی بیگانه بود.اصلاحات را اگر قرار باشد همان تعریف استاد ارجمند آقای دکتر فرهانی قرار دهیم،آن وقت می بینیم که روحیه ایرانی چندان با این اقدام موافق نبوده است.به طور کلی روحیه تسامح ایرانی همراه با طغیان و طوفان انقلاب عجین بوده است.به تعبیر بهتر،ایرانیان در مواجهه با تغییرات ابتدا موضع سکوت را برمی گزینند لیک این روحیه در گذر زمان تبدیل به کوه انقلاب می شود.بنابراین آنچه در جامعه ایران بیشتر کاربرد دارد،انقلاب است نه اصلاحات.