به مناسبت سالگرد خاموشی صدیقه دولت آبادی: ‏

سلام بانوی عزیز

 

 

امروز را از یاد نمی‌برم!!! روز ششم مردادماه در چنین روزی بود که در روزنامه‌ها در سوگ تو شعرها سرودند : 

 

پیشوای بانوان از دست رفت / بانویی با عز و شأن از دست رفت‏

نهضت نسوان ما افسانه شد / قهرمان داستان از دست رفت

شمع جمع بانوان خاموش شد / اختر این آسمان از دست رفت‏ 

 

 

آری تو وصیت کردی که در سوگ تو سوگواری نکنند و سیاه نپوشند. بانو می دانی چرا در ابتدا بانو خطابت کردم؟

برای اینکه در ماهنامه‌ی «زبان زنان» همیشه به این نکته اشاره می‌کردی که «خانم » و «بیگم» کلمه‌ای فارسی نیست و این لقب از زمان حکومت مغول‌ها به کار رفته است و فارسی این لقب «بانو»* است . 

 

دوستان عزیز و علاقمندان برای خواندن مقاله‌ی «زبان زنان»،نشریه‌ای متفاوت در عرصه‌ی روزنامه نگاری زنان  به سایت فیس بوک مدرسه‌ی فمینیست مراجعه کنید .  

 

  

پ.ن . : * البته برای مخاطب خاصی بود هرچند مخاطب خاص هرگز این تارنما را نمی‌خواند. ولی ماهور جون،تو می‌دانی !!!  

هیچ می‌دانی؟ چرا چون موج در گریز از خویشتن پیوسته می‌کاهم. آن چه می‌خواهم نمی‌بینم ، آنچه می‌بینم نمی‌خواهم ....  

 

  

پ.ن . بدون شرح: پسرک آخرقصه‌ها را عوض می‌کند.جاهایی را که دوست ندارد عوض می‌کند. شخصیت‌هایی را که دوست ندارد حذف می‌کند و شخصیت‌هایی را که دوست دارد اضافه می‌کند. من هم برایش قصه‌ها را همانطور که دوست دارد می‌گویم . قصه‌های ما همان طور که او دوست دارد، تمام می‌شود.  

نظرات 2 + ارسال نظر
شیرین شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:15 ب.ظ

درووووووووووووود
بر الهه کم کار خوبی؟
چه عجب؟؟؟
روحشون شاد.
زندگینامه این زنان ادم رو با تامل وا میداره.
خیلی مهم تو زمونه ای باشی که زنان رو اصلا قبول نداشته باشن اما تو با این افکار بجنگی و رشد کنی و حقت رو بگیری.

ماهور شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:02 ب.ظ


فوق العاده بود این پست........

هیچ کم نداشت بانو....

می دانم.......................


ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد