این پست هم به یکی دیگر از فعالیت فرهنگی خانم صدیقه دولت آبادی که عبارت از : تاسیس روزنامه و مجله ی زبان زنان است می پردازم .
مقدمه :
بی شک زن در طول تاریخ چند هزار ساله ی این سرزمین وظایف مهمی را بر عهده داشته است . از آن جمله می توان به تربیت و پرورش نسل هایی اشاره کرد ، که سازندگی یک سرزمین را بر عهده داشته و دارند .
موضوع زن موضوعی نیست که بتوان در منابع دست اول آن را جست و جو کرد ، منابع در این زمینه به مراتب محدودتر از زمانی است که بخواهیم درباره ی مردان سخن بگوییم ، زیرا تاریخ نوشته ی مردان است و این چنین به نظر می رسد که زنان حضور نداشته اند . ولی از یاد برده ایم ، زنان بزرگی چون : صدیقه دولت آبادی – افضل وزیری – قره العین و ... چه بسیار زنانی که به خاطر فعالیت های اجتماعی – فرهنگی و سیاسی خود در طول تاریخ رنج ها و مشقت های فراوانی را کشیده اند ، که از جمله می توان به محترم اسکندری که به جرم انتشار مجله ی ((نسوان وطن خواه )) در خیابان دشنام شنید و سنگسار شد و هم چنین شهناز آزاد ( رشدیه ) سردبیر (( نامه ی بانوان )) که زندان و تبعید شد و فخر آفاق پارسا که به جرم چاپ مقاله ای به حمایت از زن در مجله ی (( جهان زنان )) به قم تبعید شد ، اشاره کرد .
با این حال زنان دست از فعالیت های سیاسی و فرهنگی خود برنداشتند و در زمینه های مختلف : عرفان ، نجوم ، خوشنویسی ، نقاشی ، موسیقی و ادبیات و ... سر آمد شدند . با انقلاب مشروطه ی ایران ، زن ایرانی تا حدودی از زیر سایه ی خرافات و جهل و نادانی و اسارت بیرون آمد ، زن ایرانی ارزش های انسانی و اجتماعی خود را تا حدودی یافت و تا حدی هویت خویش را با نوشته هایش ، روشن و مشخص کرد .
این پست را به یک بخش از فعالیت های خانم صدیقه دولت آبادی که عبارت از : تاسیس مدارس دخترانه است می پردازم . چکیده : انقلاب مشروطه که یکی از بزرگترین انقلابهای عصر خویش بود، تأثیرات شگرفی از خود به جا گذاشت. زنان هم از این تأثیرات و تحولات اجتماعی بدور نماندند. از جمله این زنان پیشرو می توانیم به خانم صدیقه دولت آبادی اشاره کنیم . صدیقه دولت آبادی ، فرزند حاج میرزا هادی دولت آبادی و زنی از خاندان روحانی که با عزمی راسخ آداب و رسوم خانوادگی را در هم شکست و برای آزادی زنان قیام کرد . وی از پیشگامان جنبش زنان در زمینه ی آموزش ، دادن آگاهی به زنان ، انتشار روزنامه و مبارزه در راه تساوی حقوق زنان کارهای ارزشمندی را انجام داده است و در این راه تهمت های زیادی را تحمل کرده است . در شانزده سالگی به ازدواج مرد مسنی در آمد و بعدها معلوم شد ، که پدرش حاج میرزا هادی دولت آبادی ، ضمن عقد زناشوئی اختیار طلاق را از داماد گرفته و به دخترش داده است . تا در صورت عدم سازش از آن استفاده کند . صدیقه دولت آبادی نیمه شب ششم مرداد 1340 در اثر سرطان در گذشت و در قبرستان کوچکی در قلهک به خاک سپرده شد . آنچه در این تحقیق قصد انجام آن را داشته ام ، بررسی فعالیت های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی صدیقه دولت آبادی است . نتیجه ی کار ، روشن کردن قسمت هایی از تاریخ مشروطه و فعالیت های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی صدیقه دولت آبادی پس از این واقعه است . واژگان کلیدی :