سلام بر مسافر
امروز سفر بودم و یادم آمد که می توان هر روز سفر بود
و روز را به سفری نو کرد و همه ی مسافران عالم دلتنگند ؛
نه برای رسیدن که برای همسفر، همسفری که به رفتن می اندیشد .
صحبت از طرق ، ابیانه ، نطنز و محوطه ی تاریخی اریسمان است . همه ی این جاذبه ها باعث شد که دل
همه اهالی ده مهاجرت کرده اند
(حتی ) بچه ها هم مرده اند .
از خانواده اش ، فقط او زنده مانده و مادرش .
این ها را خودش به من گفت .
فقط برای اینکه چیزی گفته باشم پرسیدم : "حالا می خواهی چه کار کنی ؟"
بی معطلی خودش پرسید و خودش هم جواب داد :
" ما ؟ ما هم به همین زودی می میریم . من و مادرم "
پرسیدم : "خب چرا ازین جا نمی روید ؟ "
حیران پرسید : " برویم ؟ ما همه جا بوده ایم . من و مادرم .
مگر جای دیگری هم هست ؟"
.......................
( برگرفته شده از؛ من و مادرم از فرید ادغو )
بعدالتحریر : هدیه خریدن برای آدم خاص و اون هم خیلی خاص، خیلی سخت است و بالاخره بعد از نگاه کردن و چرخیدن در قفسه های کتابفروشی ، کتابی را انتخاب می کنیم و به امید این که این کتاب را نداشته باشد و به پاس عاطفه ی سرشاری که در این برهوت بدگمانی و شک چون شبچراغی می درخشد و روح را از تنهایی و نومیدی رهایی می دهد .... و باز هم به پاس محبت بی دریغی که هرگز فروکش نخواهد کرد .... و انسانیتی که در نبرد ، با ظلم از پا در نمی آید . به پاس قلب بزرگی که فریاد رس است و سرگردانی و ترس در پناهش به شجاعت می گراید .
ما هم در این خانه حقی داریم، خاطرات
نجمی علوی، به کوشش حمید احمدی، نشر اختران، تهران
«ما هم در این خانه حقی داریم» خاطرات نجمی علوی، یکی از خواهران بزرگ علوی، است نجمی علوی به سال ۱۲۹۷ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. به خاطر شرایط خانوادگی با سیاست و مبارزات اجتماعی آشنا شده و به مبارزهی سیاسی و بویژه جنبش زنان روی میآورد. در ۲۲ سالگی با مراد رزمآور، افسر توپخانه و عضو سازمان نظامی حزب توده آشنا شده و با او ازدواج میکند. و وقتی ۲۸ سال داشت به اتفاق همسر، دختر خردسالاش ویکتورو زرافشان یا دَدِه به اتحاد جماهیرشوروی پناهنده میشود و۳۴ سال در آنجا به سر میبرد. پس ازانقلاب برای مدت کوتاهی به ایران برمیگردد و سپس به انگلستان مهاجرت میکند. نجمی علوی که ۶۲ سال ازعمر خود را در خارج از ایران سپری کرده بود، در سن ۸۸ سالگی در لندن درگذشت.
پ . ن . ۱ : مسلمآ زنان که وکیل و وزیر مادر زاد به دنیا نمی آیند . بلکه این جامعه است که به آن ها فرصت نشو و نما داده ، هرگاه چنین فرصتی در سایر نقاط دنیا هم ایجاد شود ، به زن امکان ترقی بیشتری خواهد داد . ( ماهم در این خانه حقی داریم ، نجمی علوی ، ص 74 )
پ.ن. ۲: دانتون فرد انقلابی در مجلس فرانسه فریاد می زند که یا آزادی مطبوعات یا مرگ .... آری اگر یک ملت را از نعمت آزادی قلم محروم گذارند. به زودی جزء ملل عقب مانده خواهد افتاد و در اثر افکار پوسیده اش به زودی محکوم به مرگ خواهد شد . ( ماهم در این خانه حقی داریم ، نجمی علوی ، ص 85 )
پ. ن.۳ : چه خوشا به حال مرغی که قفس ندیده باشد / چه نکوتر آن که مرغی ز قفس پریده باشد / پرو بال من شکستند ، در قفس گشودند / چه رها چه بسته مرغی که پرش شکسته باشد . ( ماهم در این خانه حقی داریم ، نجمی علوی ، ص 179 )