در خلوت روشن ، با تو گریسته ام برای خاطر زندگان .
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرود ها را ....
زیرا که مردگان این سال ، عاشق ترین زندگان بودند .....
امروز 4 اسفند 1387 ه. ش. است . انگار همین دیروز بود . آری ، یک سال از وبلاگ نویسی من می گذرد و من هم چنان اسیر این هزار توی بی پایان هستم . بعد از دوران غار نشینی تصمیم گرفتم ، وبلاگ بزنم و بنویسم . که اگر راهنمایی سرکار خانم نرگس صفار نبود . شاید ، این نوشته ها هرگز بر روی این تار نما قرار نمی گرفت . و همراهی مادر عزیزم که اشتیاق به نوشتن را در من هزار برابر می کرد . که هر واژه را به یاد و برای او نوشته ام ......
روزهایی که زنده بودم به خاطر همین نوشتن و روزهایی که دستم به نوشتن نمی رفت . حتی یک بار خداحافظی کردم ، اما دوباره با عنوان تولدی دوباره برگشتم ، گفتم : بنویسم که رسم نوشتن از سرم بیرون نرود . ولی باز هم یک نفر بود که ذوق نوشتن را در من چند برابر می کرد .؟؟؟؟؟
اما عجیب که دیگر نوشتن برای من سخت تر شده است ، چرا که به قول نریمان تدین نیا که طنزنویس است .
گفتند : سیاسی ننویس ...
گفتم : چشم .
اجتماعی ننویس ...
چشم .
جوری ننویس که به قبای کسی بربخوره ...
چشم .
از بدیها و کاستی ها ننویس ....
چشم .
ننویس و ننویس و ننویس....
چشم ، چشم ، چشم.
آن قدر گفتند : ننویس و آن قدر من چشم گفتم که یواش یواش تبدیل به سیب زمینی شدم!
اما سپاس از همراهان و هم یاران همیشگی ام ، شمایی که خواننده ی نوشته های این روزها و ماه ها بودید و حتی تویی که تمام نوشته های من را خواندی ولی حتی یک بار هم کامنت نگذاشتی ..........
یک ساله شدنت مبارک!!!
http://301040.blogsky.com
باسلام
از وبلاگ پر محتوای شما بازدید کردم .برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت دارم . در صورت تمایل وقت گذاشته طی دیدار از وبلاگ من ، آمدگی خود را برای تبادل لینک و اطلاعات اعلام فرماید.
http://talatomzi.blogsky.com/
سلام تولدت مبارک
شما احیانا با سید ضیاالدین طباطبایی بند و بستی نداشتی که روز بعد از کودتا شروع کردی به دفاع از حقوق زنان!!! روز 4 اسفند خیلی تامل برانگیز است.آدم احساس میکنه یه جوری دست انگلیسیا توی این وبلاگ هم هست!!!! به هر حال برایتان آرزوی شادی میکنم
از وبلاگت دیدن کردم ممنون با ارزوی موفقیت برای شما دوست عزیزم.
سلام...
صمیمانه سالروز تولدت وبلاگ پربارت که نشانی از اندیشههای بکر و نابت هست رو تبریک میگم... انشاء الله اونقدر بمونین که ۱۰۰ سالگیشو جشن بگیرین!
ایام عزت مستدام...
سلام الهه جان با تاخیر سالروز وبلاگت مبارک
میگویند ننویس و ما میگوییم چشم اما یادت باشه فکر رو از ما نمیتونن بگیرن و تا جایی که میتونیم باید بنویسیممممم هرجور که هست همین نوشتنها نشان میدهد زنده ایم
از این ساعت وبلاگ من قراره تا جایی که امکان داره هر روز نوشته بشه. امیدوارم همراهیم کنید
امروز با نقد و نظری بر کتاب کافه پیانو میزبان شما هستم
آقای دکتر شما منو یاد دایی جان ناپلئون انداختید که همواره می فرمودند : کار کار انگلیسی هاست. نکنه شما هم با ناپلئون فقید و ایضا معلوم الحال بله!!!!!!!!!!بوی نا خوشایند استعمار فرانسه به مشام می رسه!!!!!(خانم ها آقایان بازدید کننده از وبلاگ/ تنها کسی که می تونه جواب کامنت منو بده آقای دکتر کثیری هستند و لا غیر!!!!!!! و البته تنها کسی هم که می تونه بهش بر بخوره باز هم شخص آقای دکتر کثیری می باشند.ایضا و لا غیر!!!!این یک مزاح تاریخی با یک هم رشته ای می باشد.............................و لا غیر!!!!!!)
سلام
حیف که حداقل از این آیکونهای گل اینجا نیست تا برات سبد سبد گل بزارم...
اما یه وانت گل برات از تهران فرستادم، فقط لطفا زود خالیش کن ، چون باید وانت برگرده جاهای دیگه هم گل ببره..
(نگران نباش، وانتش مدل بالاست، ضمنا کرایه اش هم حساب شده)
سلام
تبریک میگم
وبلاگ من ۲ ساله شده اما به اندازه ۱ ماه تو پر محتوا نیست؟؟؟؟؟؟!!!!!!
با ارزوی موفقییت
به ما هم سر بزن
فراموش که نکردید؟؟؟؟؟
درود
تبریک از جانب ما( من و او )!
امیدوارم همانگونه که بارها شفاهی و کتبی اعلام داشتی ,با دستی پر و نگاه تیزبین به این رسالت ادامه دهی و دقت در انتخاب گفتار , امانتداری سندو زمان سنجی را مد نظر داشته,که به هر حال شما صاحب یکسال تجربه شدید.
و البته ادما باید در انتخاب دوست در حد خود نیز دقت کنند!!!همینجوری ولاغیر!
در ضمن میرزا خان شکسته نفسی شدیدی فرمودند!
موفق باشی
سلام الهه جان.ممنون از اینکه به من سر میزنی و میخونی مطالبم رو
در مورد کتابی که گفتی فقط میتونم بگم متاسفم
درود بر شما دوستان انگلوفیل
به هر حال من موافق سیاست موازنه مثبت هستم و طرفدار منافع دایی جان!!!! شما هم چون در ابتدای راه زندگی هستید و گذر عمر چندان کوله بار تجربه تان را غنی نساخته!!!! نمیدونید که دایی جان راست میگه و کار کار انگلیسیهاست!!! وگرنه چطور میشه که روز بعد از کودتای سوم اسفند ناگاه کسی به یاد مطالبات چند هزار ساله نسوان محترم (که در تاریخ به نام ضعیفه خوانده میشوند) بیفتد!!! و تازه حالا جشن تولد هم بگیرد!! کار کار انگلیسهاست.