انقلاب مشروطه :

                      

زنان از این مرحله در جنبش مشروطیت نقش دارند .  زنان در لحظه لحظه ی این حرکت مهم سیاسی اجتماعی حضوری چشمگیری داشتند.هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه طهران بارها و بارها بست نشستند ، زنان نیز عهده دار مسئولیتهای مهمی بودند.آنان ضمن همراهی با مردان در آوردند علما به مسجد برای سخنرانی، مسئولیت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند.   سرانجام مشروطه خواهان

پیروز شدند اما... ،متأسفانه با تشکیل مجلس ،زنان نه حق انتخاب داشتند ونه حق انتخاب کردن..... "درواقع در ردیف اطفال واتباع بیگانه و مجانین به حساب آمدند." واین جز استبداد مطلقه و استقرار نظام مرد سالار هیچ چیز دیگری نمی تواند باشد. بالاخره 14  جمادی الثانی 1324 برابر با 13 مرداد ماه 1285 فرمان مشروطیت صادر شد و بعد از فرمان مشروطیت علما در قم و بازاریان و اصناف در باغ سفارت جمع می شدند. 17 جمادی الثانی متمم فرمان مشروطیت صادر  شود ، چون روشنفکران اعتراض می کنند که آن کامل نیست و پاره میکنند و شاه دوباره آن را می نویسد و در اولی اسم ملت را نیاورده بودند و بعد در متمم آن به  ملت اشاره شده است . بعد از اینکه فرمان صادر شد در طهران تلاش کردند نظام نامه ی انتخابات را تعیین کنند و در حدود 17 شهریور نظام نامه ی انتخابات امضا شد . مظفرالدین شاه بیمار بود و می ترسیدند که شاه فوت کند و تمام تلاش ها نقش بر آب شود و شروع کردند به انتخابات نمایندگان که در طهران تعداد 60 نفر بودند .

زنان سهم مهمی در انقلاب اسلامی  داشتند و در تظاهرات گسترده ی خیابانی ، هزاران زن پیشاپیش صفوف جمعیت حرکت می کردند و با این کار ضمن اینکه خطر را به جان می خریدند از دامنه خطر می کاستند . اما آیا زنان به خواسته هایشان رسیدند ؟! متاسفانه  باز هم حضرات  حق آن ها را تضییع کردند .

پ. ن . :  انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی : در تبریز وقتی که ملت در کنسولگری جمع می شوند و ولیعهد پیغام می فرستد نحصن را پایان دهید . من نان را ارزان  می کنم . شعار تبریزی ها این بود که : ما نان ارزان نمی خواهیم ما مشروطه می خواهیم . شاید نان ارزان نمی خواستند . نان و کباب می خواستند . و به عبارتی هر کسی یه مفهومی از مشروطه داشت ؛ یکی مشروطه را پیشرفت دین می دانست . دیگری سنکگ یکذرع و نیم و کباب یک وجب پهنا و دیگری تصوری کاملا سکولار از مشروطه داشته. در انقلاب اسلامی هم  برداشت های متفاوتی از انقلاب داشتند . و شعارهای آزادی و استقلال سر می دادند . گروهی از ملت هم تصور می کردند که نفت می آید سر سفره هایشان ، یه نفر تعریف می کرد که همسایه ی ما می گفت : ما که حیاط مان کوچک است چه کار کنیم ؟ این همه بشکه های نفت که در حیاط ما جا نمی گیرد و چیزی که ملت سال ها دنبال آن بودند . در دولت نهم که سخنگوی دولت گفت که سفره هایتان بوی نفت می گیرد و به عبارتی حق مطلب را ادا کرد .