ما هم در این خانه حقی داریم، خاطرات
نجمی علوی، به کوشش حمید احمدی، نشر اختران، تهران
«ما هم در این خانه حقی داریم» خاطرات نجمی علوی، یکی از خواهران بزرگ علوی، است نجمی علوی به سال ۱۲۹۷ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. به خاطر شرایط خانوادگی با سیاست و مبارزات اجتماعی آشنا شده و به مبارزهی سیاسی و بویژه جنبش زنان روی میآورد. در ۲۲ سالگی با مراد رزمآور، افسر توپخانه و عضو سازمان نظامی حزب توده آشنا شده و با او ازدواج میکند. و وقتی ۲۸ سال داشت به اتفاق همسر، دختر خردسالاش ویکتورو زرافشان یا دَدِه به اتحاد جماهیرشوروی پناهنده میشود و۳۴ سال در آنجا به سر میبرد. پس ازانقلاب برای مدت کوتاهی به ایران برمیگردد و سپس به انگلستان مهاجرت میکند. نجمی علوی که ۶۲ سال ازعمر خود را در خارج از ایران سپری کرده بود، در سن ۸۸ سالگی در لندن درگذشت.
پ . ن . ۱ : مسلمآ زنان که وکیل و وزیر مادر زاد به دنیا نمی آیند . بلکه این جامعه است که به آن ها فرصت نشو و نما داده ، هرگاه چنین فرصتی در سایر نقاط دنیا هم ایجاد شود ، به زن امکان ترقی بیشتری خواهد داد . ( ماهم در این خانه حقی داریم ، نجمی علوی ، ص 74 )
پ.ن. ۲: دانتون فرد انقلابی در مجلس فرانسه فریاد می زند که یا آزادی مطبوعات یا مرگ .... آری اگر یک ملت را از نعمت آزادی قلم محروم گذارند. به زودی جزء ملل عقب مانده خواهد افتاد و در اثر افکار پوسیده اش به زودی محکوم به مرگ خواهد شد . ( ماهم در این خانه حقی داریم ، نجمی علوی ، ص 85 )
پ. ن.۳ : چه خوشا به حال مرغی که قفس ندیده باشد / چه نکوتر آن که مرغی ز قفس پریده باشد / پرو بال من شکستند ، در قفس گشودند / چه رها چه بسته مرغی که پرش شکسته باشد . ( ماهم در این خانه حقی داریم ، نجمی علوی ، ص 179 )
سلام الهه ی عزیز .خوبی ؟ خوشحالم مطلب گذاشتی !
این هم از زمره کتابهایی است که با شور و شوق خریدمش و اما نتوانستم بخوانم و تنها تورقش کردم ! ممنون از این پست .راستی این کتاب جوابیه هم دارد .کتابی با عنوان شما در این خانه حقی ندارید .
سلام دوست بزرگوار.... بازهم نمی تونم تحسینتون نکنم هم بابت این فعال بودنتون هم بابت معرفی و آشنا کردن دیگران با کتابها و فعالیتهای علمی و فرهنگی که رخ میده در مورد این پست هم خیلی زحمت کشیدید حتما کتاب مفیدی هست و خواهم خواندش....
دروووووووووووووووود
این کتابو نخوندم. نمیدونستم ایشون نویسنده هستند.
شرم باد بر بی اطلاعی به هر حال دستت درست.
درووووووووووووووود
از بابت میلت سپااسگزارم.
خواندمت..........داشتم به سیر بلاگ نویسیت فکر می کردم.........جهت پیدا کرده.....و این یعنی زنده بودن.جاری بودن.گر چه گاه در این مسیر به مانعی برخورد می کنی اما همچنان جاری هستی.و من خوشحالم....زیااااااااااااااااااااااد.
سلام خانم باقری
مطالب خوبی مینویسید ، احساس خوبی هم دارید و همین امر موجب شده قلم شما تاثیر گذار باشد ، معرفی کتابهتان هم برای بسیاری از ما که به دلایل مختلف قادر نیستیم آنها را بخوانیم نعمتی است لطفا در معرفی محتوای کتاب اگر بیشتر بنویسید حتما برای امثال بنده بهتر است. به هر حال امیدوارم موفق باشید.