بعضی اوقات دستم به نوشتن نمیرود، اما هنوزعادت نوشتن از سرم بیرون نرفته است،انگار نوشتن برایم یک عبادت شده است .........
گاهی اوقات دوست دارم،برای مخاب خاص بنویسم که اون هم به قول ماهورجان عوارض دارد .....
چشمهای آن زن را فراموش نمیکنم که در باران دنبال مردی میدوید
مرد به ایستگاه راه آهن رسیده بود و زن هنوز در باران میدوید. مرد در
میان جمعیت ایستگاه گم شد زن ناگهان گفت : تو را روزی فراموش
میکنم می دانم و تو می فهمی . و شروع کرد به گریه کردن لکنت گرفته
بود یک نشانی را به عابران نشان میداد که برایش بخوانند خط کج و معوج
بود عابران نتوانستند نشانی را بخوانند زن نشانی را پاره کرد
روی زمین ایستگاه راه آهن نشست،غروب بود.
(دفترهای سالخوردگی؛ احمدرضا احمدی)
پ. ن. ۱: و سال های سال است که من به این زن فکر میکنم.
پ.ن.۲ : این روزها کتابهای؛ نفحات نفت ازرضا امین خانی – خرنامه ازمحمدحسنخان اعتمادالسلطنه – قهوه قجری از محمد توحیدی چافی را خواندهام که به دوستان توصیه می کنم که حتما بخوانند ، بالاخره هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد...................
سلام دوست من .... مطلب جدید مبارک ... نوشتن بد نیست به هر حال باعث میشه یه جورایی آدم آرامش پیدا کنه حالا موقتی و یا حتا اندک ... باز از یه چیزی کمش رو داشته باشی بهتره که هیچی نداشته باشی ... و ممنون از شعر زیبایی که نوشتی و کتابهایی که معرفی کردی ...
میگم کارت درسته شیرین میگه نه
سلام.هم رشته ی عزیز
وبلاگ خوبی داری .تبریک به من هم سر بزن.با آرزوی بهترین ها.
دروووووووووووووووود خانم دیر به روز کن این وبلاگ
خوبی؟؟/
بابا چه عجب؟؟؟
الهه جان راحت باش . اصلا مهم نیست که عوارض نوشتن پستی که مخاطب خاص داره چیه. مهم اینه که تو راحت باشی. گلابتون جان.
خطاب به شیرین ... من دو به هم زن نیستم اتفاقا حس کردم داری دور میشی خواستم به هم بزنمتون نزدیک تر بشید اینطوری هه
اره اینطوریاست
salam az webeton didan kardam vaghean ghashang bod dasteton dard nakone
درووووووود کجایی نیستی گلابتون جون ها؟؟؟
احمد رضا می گه : مرا مرهم است که کبوتران کلماتم را بر می چینند و از خانه بیرون می برند.........
اون عوارض مخاطب خاص رو آهو می گه......مال من نیست....
سلام الهه جان . من هم گاه اصلا دستم به نوشتن نمی ره درک میکنم ! چقدر احمدرضا احمدی رو دوست دارم ممنون از این پست . از خدا برایت روزهای بسیار شاد و پربار می خواهم .
سلام منم با شیرین بانو هم عقیده ام کجایی دوست عزیز نیستی ؟ البته حتما مشغول پایان نامه هستی یا یک کار پژوهشی جدی دیگه ... واقعا دست مریزاد ...