میدان نقش جهان اصفهان (مسجد جامع عباسی )
زنان ابیانه؛ هنوز هم حفظ آداب و رسوم مردم این شهر
بافت قدیمی یزد
پ.ن: در نمایشگاه عکس گروه اصفهان
شناسی زنده رود که برگزار شده بود،این سه تا عکس هم از من پذیرفته شد . دوستان امیدوارم شما هم زندگی پر عکسی داشته باشید ...
سلام الهه بانو .... خوب هستی ؟ خسته نباشی و ایام به کام جدا آفرین به اینهمه انرژی و فعال بودنت تو زمینه های مختلف فعالی ... مقاله و عکس و کنفرانس و نمایگشاه و ...... خیلی خوبه خوشحالم از این روحیت ......... شاد و بهروز باشی ...
درود برشما
جایتان در سفر کویر مصر خالی بود
گزارش تصویری را در وبلاگ درج نموده ام.
شاد زیوید
دروووووووووووووووووود
پس تو عکس گرفن هم استادی ها؟
بابا هنرمند!!!
دست مریزاد.
اون روز که از کویر مصر واسم گفتی ، خیلی دلم خواست که حتما از نزدیک برم و کویر رو ببینم. به امید اون روز.
اووووووووووووووووووووو.کجاشو دیدی شیرین جون.
یه عکسایی از من گرفته شاهکار .................
سلام الهه عزیز . چقدر زیبا بود ! عسکها در سکوت سخن می گویند و من چقدر این سخنان را دوست دارم . فقط باید بهشون خوب نگاه کرد .ممنون و تبریک بابت پذیرفته شدن عکسها .
نمایشگاه عکس در کتابخانه مرکزی عالی بود الهه جان بخصوص عکس ابیانه که واقع فوقالعاده بود اگه پول داشته ام میخریدم ولی حیف ...
به امید عکس های بهتر و نمایشگاه های عکس عالی تر
پیروز باشی
الهام
سلام الهه جان نظرت راجب به تهمینه میلانی چیست؟
فقط به ذهن ام آمد همین
سرانجام شهلا جاهد به اتهام قتل لاله سحر خیزان پس از نه سال کش و قوس به چوبه دار سپرده شد. صبح چهارشنبه به وقت محلی شهلا جاهد در محوطه زندان اوین علی رغم تلاش فراوان هیئت صلح و سازش اعدام شد. گفتنی است هنگام اعدام شهلا گریه کرده و بعد از اینکه خانواده مقتول راضی نشد قبل از اعدام به دعا و نیایش پرداخت.به گزارش خبرنامه سایوک به نقل از خبر آنلاین در آخرین لحظات پیش از اعدام شهلا که باورش نمی شد قرار است اعدام شود ناگهان شروع به جیغ و داد کرده و التماس کرد که مرا نکشید. به گزارش خبرنگار ما در محل اعدام، هئیت صلح و سازش 45 دقیقه با خانواده مقتول صحبت کرد اما فایده ای نداشت و مادر لاله رضایت نداد.
رحیمی از طرف قوه قضاییه امده بود تا شاهد اجرای حکم باشد و به شهلا گفت در اخرین لحظه ایا حرفی برای گفتن داری؟ که وی جواب داد اگر حرفی داشتم در این 9 سال می زدم. شهلا هنگام اعدام نه با ناصر صحبت کرد و نه حتی به وی نگاه کرد.ناصر سرش پایین بود و چیزی نمی گفت. هنگام نماز شهلا جیغ زد و التماس کرد که مرا نکشید و تازه انوقت باورش شد که می خواهند وی را بکشند. در نهایت پسر لاله سحرخیزان صندلی را از زیر پای شهلا کشیده و شهلا مرد.
آپ کردن این وب مفیده به خداااااااااااااااااااااااا
دروووووووود
به جای این که بری با ماهور خوش باشی و دل ما رو آب کنی زحمت بکش به این وب بیچاره برسسسسسسسسسسسسس
الهه جون !
بی خیال رساله . بابا کی میخوای این وبو به روز کنی ها؟؟؟
شیرین جان، آخه فعلا حال و حوصلهی دنیای مجازی را ندارم!!!!

بعضی اوقات دستم به نوشتن نمیرود.....گاهی اوقات هم دوست
دارم ، بنویسم ولی در این شرایط ننویسم خیلی بهتر است ...
شاد باشی و همیشه جاری .....
سلام
به خاطر پوستر، مقاله و عکس ها تبریک می گویم.
امیدوارم همیشه موفق باشید و از آینده ای روشن بگویید و بنویسید.
یک خبر خوش هم بدهم و آن این که کتاب بنده هم که یک سال پیگیر کارهایش بودم بالاخره منتشر شد.
سربلند باشید.
دروووووووووووووووووود
الهه یک کاری میکنی بیام اصفهان و وادارت کنم که این وبو آپ کنی ها؟
میبینی دموکراسی رو؟؟؟
شیرین جان یعنی داری بهم فحش میدهی!!!!!!
تهدید که فایده ای نداشت. بی خیال شدیم.
دکتر شریعتی انسان ها را به چهار گروه زیر دسته بندی کرده است:
دسته اول
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدمها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
دسته دوم
آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت شان را به ازای چیزی فانی واگذاشتهاند. بیشخصیتاند و بیاعتبار. هرگز به چشم نمیآیند. مرده و زندهشان یکی است.
دسته سوم
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند.
آدمهای معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را میگذارند. کسانی که همواره به خاطر ما میمانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
دسته چهارم
آنانی که وقتی هستند نیستند ، وقتی که نیستند هستند.
شگفتانگیزترین آدمها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوهاند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم. باز میشناسیم. میفهمیم که آنان چه بودند. چه میگفتند و چه میخواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود. سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان مست میشویم و درست در زمانی که میروند یادمان میآید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.
سلام
و خسته نباشید
به وبلاگ من بیاید لطفا
وبلاگ چهارباغ دو ساله شد
سلام،
ممنون به خاطر مطالب وبلاگتون. هنوز بسیاری از جاهای دیدنی شهرمون ناشناخته مونده. زحمت می کشید. بنده خودم راهنمای چهلستون هستم و تلاش می کنم تا جایی که می تونم مردم رو با شهر افسانه ای خودمون بیشتر آشنا کنم.
درود...
سلام،من دانشجوی معماریم و پروژه ام مربوط به خانه ی ملک التجار ِ.ورودی خانه همین عکسی ِ که شما برای بلاگتون گذاشتید.من دانشجوی شهرستانم و از بنا عکاسی کردم به غیر ورودی...داشتم عکس های این بنا رو سرچ میکردم که به وبلاگ شما برخوردم.امکانش هست این عکس رو برام ایمیل کنید؟ ممنون میشم