انقلاب دیروز .....

 

به همه ی انقلابیون  دیروز ......

شکنندگی امروز گیسوان من ثمره ی میوه ی انقلاب دیروز شماست ......   

 

 ............................................. 

 

آری ، ما از نسل مارک بازهایی هستیم که انقلاب را درک نکرده ایم اما ......

اما آرمان را می فهمیم ... اما تو بگو ... آبی که از کف وضوی پیغمبران خیابان می چکد ، کفاف چند کربلا را می دهد ؟؟؟  

 





پ.ن : من نمی فهم چرا ما باید اینقدر بدبخت باشیم ؟؟


پ.ن : پرو بال ما شکستند و در قفس گشودند / چه رها چه بسته مرغی که پرش شکسته باشد

پ. ن : بود آیا در میکده ها بگشایند / گره از کار فروبسته  ما  بگشایند ؟


پ. ن : شاید بهتر باشد که مدتی به خودم استراحت بدهم و شاید در این لحظه به سکوت برف کوهستان نیاز دارم .


نیکی و بدی:

 

هرکس خود را در نهایت خوبی بداند ، در بدایت آن گیر کرده است .......

  

لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو "شام آخر" دچار مشکل بزرگی شد: می بایست "نیکی" را به شکل عیسی" و "بدی" را به شکل "یهودا" یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل‌های آرمانی‌اش را پیدا کند. روزی در یک مراسم همسرایی, تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرح‌هایی برداشت. سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛ اما

ادامه مطلب ...

سهم ما را به باد می سپارند و رد می شوند .......

 

من یک زنـــم... نه جنـــس دوم... نه یک موجـــود تابع... نه یک ضعیفه... نه یک تابلوی نقاشــی شده... نه یک بستر نرم برای شهـــوترانی، نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی، نه یک کارگر بی مزد تمام وقت، نه یک دستگاه جوجه کشی ، من سعــی می کنم آنگونه که می اندیشم باشم ، بی آنکه دیگـــری را بیازارم… فرای تمـــــام تصورات کور، هنجارهای ناهنجار، تقدسات نامقدس؛باور داشته باش مــــن هم اگر بخواهم می توانم خیانت کنم؛بی تفاوت و بی احساس باشم،بی ادب و شنیع باشم، بی مبالات و کثیف باشم. اگر نبوده ام و نیستم ، نخواسته ام و نمی خواهم.آری؛ زن عشق می خواهـــــد و عشق می ورزد، احترام می خواهد و احترام می کند. من به وجودم افتخار می کنم، هر روز و هر لحظه … من به تمام زنان آزاده و سربلند دنیا افتخار می کنم و به تمام مــــــردانی که یک زن را اینگونه می بینند و تحسین می کنند؟! 

 

            

        معرفی یک کتاب :

چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس ؛ ( مجموعه داستان ) ؛ بهاره راهنما ؛ تهران ؛ انتشارات چشمه .  

 

 

 

پ . ن :  این کتاب را یکی از دوستان عزیزم به من هدیه داد ، یکی از بهترین کتاب هایی بود که تا حالا خوانده ام .  

 پ. ن : بعضی از داستان های این کتاب فوق العاده است و چهره ی واقعی مرد را به تصویر می کشد .  خیانت!!!!

 

معرفی کتاب :

                  

 

         معرفی کتاب :   

    

     واقعا اگر کتاب نبود ، موسیقی نبود .... چطور می توانستیم دراین برهوت دوام بیاوریم ......

          زنان در جنبش مشروطه ؛ نویسنده : عبدالحسین ناهید ، ناشر ، احیا ء ، تبریز .

        

  

 

   

 

    زنان مبارزه ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی ؛ بنفشه حجازی ؛ ناشر : مولف ، تهران ؛ 1388.  

درود بر خانم بنفشه حجازی عزیز .......

ارشاد اجازه ی انتشار کتابش را نداده بود ولی این کتاب را خودش به چاپ رساند .  

 

                                              
  

 

 

 

نقش زن در فرهنگ و تمدن ایران ، مجموعه سخنرانی های نمایندگان سازمان زنان ایران ، ناشر : سازمان زنان ایران ، تهران .

                                               

 

                                               

         سالنامه زنان ایران ، ناشر :

ادامه مطلب ...