روزگار غریبی است !!!!!!

 

 

   زندگی در پنج شیشه خلاصه می شود ...... 

 

 

 

         

   

  پ . ن . زندگی چرا این جوری است ؟ چرا باید چنین بهای گزافی پرداخت ؟  

 

سلام بر آن که می آید !

 

باز هم سلام .....  

   

هنوز بهانه هست   

برای نوشتن پست جدید    

 

 نمی دانم امروز کدام روز از سال است

چندمین از هفته ، یا چندمین از کدام ماه یا چندمین از کدام سال

هنوز عقربه ها به دنگ دنگ می چرخند .

بگذار لحظه ها بروند و همه ی آنچه  ارزش ماندن ندارد  

اما بگذار خودمان بمانیم .    

 

این روزها روزهای دلتنگی بود که زندگی بی دلتنگی نمی گذرد ،

پس از دلتنگی ها مترس  

دلتنگی من برای ما   

  

اما امروز به رفته ها و رفتگان می اندیشم ،

راستی ما رفته ایم یا مانده ایم ، از کجا رفته و در کجا مانده ایم ؟

آنان که رفتند چرا رفتند ؟ ما کی می رویم ؟؟؟؟ 

 

 

پ. ن . این روزها حال خوبی ندارم !!!!! شاید آنفلوآنزای خوکی گرفتم و دارم میمیرم و خبر ندارم؟!