فقدان اصلاحات اجتماعی مؤثر در ایران :

 

پاسخ آقای دکتر عبدالرحیم قنوات :

 

سرکار خانم الهه باقری سؤالی را با تعدادی از اهل تاریخ در میان گذاشته اند که « چرا اصلاحات در ایران ناموفق است؟» از بنده نیز خواسته اند که به این پرسش پاسخ دهم. اما  به نظر من پیش از هرچیز باید در باره سؤال ایشان به چند نکته توجه کرد:

1. خود سؤال به نوعی نظرخاص سؤال کننده ( ناکامی اصلاحات و اصلاح طلبی) را به ذهن مخاطب القا می کند، حال آنکه به نظر می رسد یک سؤال علمی نباید واجد چنین پیش داوری مهمی باشد. به این دلیل که

ادامه مطلب ...

فقدان اصلاحات اجتماعی مؤثر در ایران :

 

 پاسخ سرکار خانم فاطمه رستمی :

 

از من خواسته بودید که دلیل عدم موفقیت ایران در اصلاحات را بگویم.من هم با نظر اساتید و صاحبنظران محترم موافقم.اما چیزی که باید به آن توجه کرد،تعبیری است که ما از اصلاحات داریم.به نظر من اصلاحات در ایران از آنرو جواب نمی دهد چون ما تعریفی درست از برخی اصصلاعات سیاسی نداریم وخیلی از این مفاهیم ریشه در دنیای غرب دارد.طرف صحبت من بیشتر اصلاحات دوره قاجار و به تبع آن دوران پهلوی است.ایران در این دوران با موجی از مفاهیم جدید نظیر مشروطه،قانون و ازجمله اصلاحات روبرو شد که با موازین خودی بیگانه بود.اصلاحات را اگر قرار باشد همان تعریف استاد ارجمند آقای دکتر فرهانی قرار دهیم،آن وقت می بینیم که روحیه ایرانی چندان با این اقدام موافق نبوده است.به طور کلی روحیه تسامح ایرانی همراه با طغیان و طوفان انقلاب عجین بوده است.به تعبیر بهتر،ایرانیان در مواجهه با تغییرات ابتدا موضع سکوت را برمی گزینند لیک این روحیه در گذر زمان تبدیل به کوه انقلاب می شود.بنابراین آنچه در جامعه ایران بیشتر کاربرد دارد،انقلاب است نه اصلاحات.


فقدان اصلاحات اجتماعی مؤثر در ایران :

طی یک نظرسنجی از دوستان عزیز سوال شده بود که چرا اصلاحات در ایران جواب نمیدهد ؟! یا به تعبیری موفق آمیز نیست؟! بعضی از دوستان لطف کردند و به این سوال پاسخ دادند . از تک تک این عزیزان تشکر و قدر دانی میکنم.از جمله : آقای دکتر مهدی فرهانی منفرد، سر کار خانم نرگس صفار ، سرکار خانم مرمر مشفقی ، آقای دکتر حسن حضرتی ، آقای حسین رهبریان ، آقای مهندس سید محمد مجابی ، سر کار خانم فاطمه رستمی و آقای دکتر عبدالرحیم قنوات .

 دوستان عزیز ، در چند پست به پاسخ های این نظرسنجی که دوستان عزیزم لطف کردند و جواب دادند، پرداخته می شود . به امید ، ایرانی سربلند و آزاد....

 

پاسخ جناب آقای دکتر مهدی فرهانی منفرد :

چرا اصلاحات در ایران پیروز نمیشود ؟ تا زمانی که مفهوم دو کلمه برایم روشن نشود نمی توانم به این پرسش پاسخ دهم . کدام اصلاحات و کدام پیروزی ؟ این سوال ابعاد متنوعی دارد و از زوایای مختلفی می توان بدان پاسخ داد : علم سیاست ، جامعه شناسی ، مردم شناسی و تاریخ .

 من اگر پاسخی برای این پرسش داشته باشم از منظر علم تاریخ خواهد بود . اصلاحات در آغاز حرکت تاریخی خود کاملا بعد حکومتی و سیاسی داشت و در ابعاد سیاسی و نظامی خلاصه می شد . اصلاحات با این تعریف یعنی تغییر دادن شرایط حاکمیت ، که البته گاهی ایجاد تغییراتی در طبقات متوسط و فرودست جامعه را هم اجتناب ناپذیر می کند . چنین اصلاحاتی که آن را اصلاحات درون حاکمیت می نامیم. عموما از جامعه و طبقات مختلف اجتماعی به عنوان وسیله استفاده میکند و بس . تغییرات اجتماعی و فرهنگی در این الگو با هدف بهبود شرایط حاکمیت صورت می پذیرد و پیروزی یا شکست آن نیز تحکیم حاکمیت یاتضعیف آن است .مثال تاریخی من در این زمینه ، اصلاحات دوران حکومت مغولان در ایران است . اصلاحاتی که موج اصلی آن در دوران حکومت سلطان محمود غازان(حک: 703-694) آغاز شد و نظریه پرداز و مجری آن وزیر ایرانی غازان، خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی بود. رشیدالدین فضل‌الله بر این باور بود

ادامه مطلب ...

مدرسه چهارباغ :

 

        مدرسه ی چهارباغ :

 

                            

  

در ضلع شرقی خیابان چهارباغ، بنای باشکوهی قرار دارد که می توان آن را آخرین بنای مهم و با عظمتی دانست که در عصر صفویان در اصفهان ساخته شده است. این مدرسه که "مدرسه سلطانی" و "مدرسه مادر شاه" نیز نامیده می شود.در زمان سلطنت شاه سلطان حسین، آخرین حکمران سلسله صفوی احداث گردید.
تاریخ شروع عمارت 1116 ه. ق. و سال اتمام آن 1126 است. هیچ یک از آثار موجود در اصفهان به اندازه مدرسه چهارباغ، به عنوان کلکسیون کاشیکاری ایران، 
 

 

 

 

ادامه مطلب ...

مختصری از زندگی آدولف هیتلر :

            

 

مادر هیتلر، کلارا هیتلر ( زاده ی پولزل ) بود. او شش بچه به دنیا آورد. تنها آدولف ، که دومین فرزندش بود، و خواهر کوچکش پاولا در کودکی زنده ماندند. صد و چهارده سال پیش (بیستم آوریل ۱۸۸۹ ) ، دریک غروب بهارى در منطقه سرسبز باواریا ( مرز میان آلمان و اتریش) ، آلویس و کلارا صاحب  فرزندى شدند که نامش را  آدولف  گذاشتند. 

                                            

 

 آلویس هیتلر کارمند اداره گمرک بود و به همین جهت دوست داشت که پسرش نیز راه او را ادامه دهد وکارمند شود. از این رو با آنکه درآن زمان در وضعیت مالى بدى قرار داشت پسرش را براى تحصیل به مدرسه فرستاد اما آدولف نمى خواست کارمند شود. او کارمند شدن را همانند اسارت مى دانست و از اینکه بله قربان گوى کس دیگرى باشد متنفر بود. به همین جهت با آنکه پدرش سخت مخالف بود به هنر نقاشى روى آورد. دیرى نپایید که نخست پدر و سپس مادرش را از دست داد و او مجبور شد که براى ادامه زندگى به تنهایى به وین، پایتخت بزرگ و ثروتمند آن زمان اروپا ، گام بگذارد. او در آنجا روزگار سختى را پشت سرگذاشت. آدولف یک پسر باهوش بود اما دوبار در آزمون پذیرش دبیرستان لینز مردود شد، او شیفته سخنرانی های پرفسور لئوپولدپُچ شده بود، کسی که در عقیده مرد جوان تاثیر زیادی داشت. هیتلر علاقه زیادی به مادرش داشت ولی می توان گفت که از پدرش متنفر بود، کسی که اهل انضباط بود. در کتابش نبرد من، که تا اندازه ای تبلیغاتی نوشته شده بود، آدولف لحنی مودبانه درباره پدرش دارد، به هر حال او اظهار می کرد تصمیم جدی که برای نقاش شدن داشت باعث اختلاف نظرات بسیاری در بین آنها شده بود. کتاب نبرد من بعدها بعنوان کتاب مقدس نازیها ( اعضاء حزب ناسیونال سوسیالیسم ) درآمد که

ادامه مطلب ...

سخنان بزرگان و فرهیختگان :

 

  

سخنان بزرگان و فرهیختگان :

  • مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده اید دوست داشته باشید . ( جرج برناردشاو )
  • همه میخواهند بشریت را عوض کنند، دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست که خود را عوض کند . ( تولستوی )
  • خوشبختی وجود ندارد و ما خوشبخت نیستیم ،اما می توانیم این حق را به خود بدهیم که در آرزوی آن باشیم . ( آنتوان چخوف )
  • تمدن ، تنها زاییده اقتصاد برتر نیست در هنر و ادب و اخلاق هم باید متمدن بود و برتری داشت . ( لویی پاستور )
  • زندگی انسان مانند شبنمی است که از برگ گلی می لغزد و فرو می چکد. ( بودا )
  • به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید ، یک شمع روشن کنید . ( کنفوسیوس )
  • به یاد داشته باش که امروز طلوع دیگری ندارد . ( دانته )
  • کسی که میترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد . ( ناپلئون بناپارت)
  • هیچ دوستی بهتر از تنهایی برای اهل اندیشه نیست . ( ارد بزرگ )
  • کسی که دارای عزمی راسخ است جهان را مطابق میل خویش عوض میکند .( گوته )

حمام علی قلی آقا :

 

                     

نام حمام برگرفته از چیست؟!

این حمام را فردی به همین نام ساخت.بانی این بناها علی قلی آقا از خواجگان حرم شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی بوده است . با استناد به دو کتیبه موجود در مسجد علی قلی آقا این حمام حدود 305 سال قدمت داردو دارای تزئینات و نقاشیهای از سه دوره تاریخی صفوی با تلفیقی از کاشیکاری و آهکبری ، نقاشی و کاشیکاری قاجار و نقاشی کوچه بازاری دوره پهلوی است .و این عکسی که در پایین مشاهده میکنید مربوط به شخص علی قلی آقا است .

                               

ویژگیهای این حمام چیست؟!

این حمام مانند دیگر بناهای تاریخی ایران دارای معماری با ارزش است . از نکات بسیار مهم قرارگیری این حمام در دل یک بافت محله با عناصر متفاوت است. این بنا از دو حمام بزرگ و کوچک تشکیل شده است . فضاهای این حمام عبارتند از فضاهای اصلی شامل :بینه ، میاندر ، گرمخانه و چال حوض و فضاهای خدماتی شامل : ورودی هشتی، نوره کش خانه ،خزینه و ... فضاهای تاسیساتی مانند : انبار سوخت گاورو ( محل کشیدن آب از چاه ) و کانالهای گربه رو ( محل هایی که به صورت کانال در زیر فضاهای حمام قرار گرفته ) که ضمن رد شدن تبوشه ها ( لوله های سفالی انتقال آب ) حررات را نیز به کف حمام منتقل می کردند . آب این حمام از چاهی تامین می شده که از نهر مادی منشعب از آب زاینده رود بوده است . این حمام تاریخی در اصفهان در خیابان مسجد سید در محله ی بید آباد واقع شده است .     

         

                         

                                      

                                           

 

 

منبع : بروشور سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان .

 

خواجه نصیرالدین طوسی :

 

       

 

خواجه نصیرالدین طوسی دانشمند بزرگ ایرانی و وزیر هلاکوخان مغول بود. وی در خانواده ای دانشمند از مردم جهرود نزدیک قم به دنیا آمد. شهرت او به طوسی را از این جهت دانسته‌اند که در طوس به تحصیل پرداخت و به مقامات بزرگ علمی رسید. زمانی که سپاهیان مغول شهرهای بزرگ و آباد ایران را ویران می کردند و مردم را از دم تیغ می گذراندند، خواجه نصیر در دربار ناصرالدین عبدالرحیم، حکمران قهستان و از سران اسماعیلیه، در اسارت می زیست. چندی بعد ناصرالدین او را به قلعه الموت برد و تا اینکه خورشاه، محتشم قلعه، تسلیم هلاکو خان شد وی همچنان اسیر اسماعیلیه بود.خواجه نصیر در ستاره‌شناسی شهرت بسیار داشت و از همین رو هنگامی که هلاکو خان قلعه الموت را تصرف کرد او را بسیار گرامی داشت. از آن پس، تا پایان زندگی خواجه نصیرالدین طوسی به احترام تمام در دربار هلاکو و جانشینانش به کار سیاست و تالیف کتب و اداره رصد خانه بزرگ مراغه که ریاست آن را داشت، پرداخت. نوشته‌اند که نفوذ کلام و شخصیت والای خواجه نصیر چنان در هلاکوخان موثر افتاده بود که بدون مشورت با او به کاری دست نمی‌زد. شمار بسیار از کتاب های مهم علمی کتابخانه الموت و دیگر قلعه های اسماعیلیه به دست خواجه نصیر از سوختن در امان ماند و بسیاری از دانشمندان شهرهایی که هلاکو تصرف می کرد به وساطت وی از مرگ رهایی یافتند. خواجه نصیر در مراغه دانشگاهی بزرگ و رصد خانه معتبری ایجاد کرد که تعداد کتاب های کتابخانه آنرا تا چهارصد هزار برآورد کرده‌اند.خواجه نصیر طوسی پیرو مذهب شیعه جعفری بود. بسیاری از مورخان فتح بغداد و برانداختن خلافت عباسی را به تحریک او و ابن‌علقمی، وزیر شیعی مذهب آخرین خلیفه عباسی، دانسته‌اند. با این همه، خواجه نصیر تعصب مذهبی نداشت و نسبت به دانایان از هر طبقه و کیشی احترام می ورزید. در تاسیس دانشگاه و رصد خانه مراغه وی از دانشمندان زمان خود بی توجه به مذهب آنان دعوت به همکاری کرد. وی وزیری با تدبیر بود و همزمان با خاندان جوینی می زیست. او آثار مهم علمی و فلسفی در نجوم، پزشکی، جغرافیا، معدن‌شناسی، تاریخ، تفسیر، زبان‌شناسی، موسیقی، شعر، حکمت، منطق و فقه به زبان های فارسی و عربی به جای مانده است، از آن جمله اخلاق ناصری و زیج ایلخانی. در کتاب اخیر، خواجه نصیر طوسی خلاصه همه فعالیت های علمی، ساختمانی، مالی و آموزشی خود و یارانش را در رصدخانه مراغه گرد آورده است. مخارج این بنیاد عظیم علمی از محل اوقاف سرزمین های زیر سلطه ایلخانان تامین می شد که خود نشان نفوذ  فوق العاده خواجه در هلاکو خان مغول است ,خواجه نصیرالدین طوسی اخلاق ناصری را نخست در قهستان به نام ناصرالدین عبدالرحیم اسماعیلی نوشت و از همین رو ناصری خوانده شده است. پس از پیوستن به هلاکو خان مغول، وی مقدمه ای دیگر بر کتاب افزود و در آن کتاب را به نام ایلخان مغول کرد و او را بسیار ستود. از همین رو، برخی محققان خواجه نصیر را مردی فرصت طلب خوانده و در باور او به اصول اخلاقی، که در کتاب خود به تفصیل به آنها پرداخته است، تردید روا داشته‌اند.


 

معرفی کتب :

 

۱. تذکره اندرونی : شرح احوال و شعر شاعران زن در عصر قاجار تا پهلوی اول- نویسنده : بنفشه حجازى- ناشر : قصیده سرا .

                                      

۲. زنان به نام در تاریخ ایران : از آغاز تا انقراض سلسله ساسانیان- نویسنده : کامیاب خلیلى-ناشر : قصیده سرا.

۳. یا مرگ یا تجدد : دفتری در شهر و ادب مشروطه - نویسنده : دکتر ماشاءالله آجودانی - ناشر اختران .

۴. اسناد و نامه های امیر کبیر : ( داستان های تاریخی درباره او ) - نویسنده : سید علی آل داوود - ناشر: سازمان اسناد ملی ایران .

۵. امیرکبیر و ایران- نویسنده : فریدون آدمیت - ناشر : خوارزمی .

                                

۶. بودا : نویسنده : امیرحسین رنجبر - ناشر : فیروزه.

۷. جامعه شناسی نخبه کشینویسنده : علی رضا قلی - ناشر : نشرنی .

۸. یک سال در میان ایرانیان نویسنده : ادوارد براون - ناشر : اختران .( سفر نامه )

۹. گنج شایگان اوضاع اقتصادی ایران - نویسنده : سید محمدعلى جمالزاده - ناشر : موقوفات دکتر محمود افشار.

۱۰. تقویم تاریخی سیاسی ایران - نویسنده : عبدالرفیع حقیقت - ناشر کومش .

                                    

با سلام و درود فراوان ...

دوستان یکی از بهترین کتابهایی را که تاکنون خوانده اید را در بخش نظرات نام ببرید .

با سپاس از شما دوست عزیز

آنتوان چخوف :

 

 

     آنتوان چخوف نویسنده ی روسی است که بیوگرافی آن از این قرار است :

آنتوان چخوف در هفدهم ژانویه در سال ۱۸۶۰ در "تاگانرک" متولد شد و در سال ۱۹۰۴ ، یک سال قبل از انقلاب اول روسیه ، بر اثر ابتلا به بیماری آن زمان علاج ناپذیر سل ، در اوج شکوفایی هنری ، در غربت جوانمرگ شد. چخوف را میتوان نویسنده دوران تحولات حاد فرهنگی روسیه قبل از انقلاب نام گذاشت . آثار چخوف اغلب درباره افراد طبقه متوسط شهری یا روستایی هستند . درباره مشکلات انسان مدرن ، که تنها و بدون رابطه احساسی یا زبانی با همنوعان خود ، دلزده و بی هدف ، عمر به بطالت می گذراند یا منتظر ظهور جامعه مدنی است . او مهمترین بیماری و عارضه دوران مدرن را : بی حوصلگی ، خستگی ، بی علاقه گی و پوچگرایی انسان خرده بورژوا و بعضی از روشنفکرانش میداند . آغاز فعالیت نمایشنامه نویسی و داستان سرایی چخوف ، همزمان با شکست کوششهای اصلاحگرایانه و تغییرات اجتمایی گردید ، دوره ای که بنیادگرایان ، سلطنت طلبان و قلدران سیاسی هنوز اهرمهای قدرت را در دست داشتند . در این دوره گروههای مختلف اهل کتاب هنوز به نقش و رسالت ادبیات باور داشتند . دسته ای دنبال رمانهای ادبی مذهبی-مسیحی داستایوسکی ، دسته ای دیگر طرفدار ادبیات اخلاقی سختگیر تولستوی ، و گروهی جانبدار کتابهای خوشبین انقلابی ماکسیم گورکی شدند . چخوف در طول عمر کوتاهش ، پزشکی نیکوکار بود که وقتش را صرف ادبیات انساندوستانه و درآمدش را خرج کارهای خیریه در روستاها ، از جمله ساختن مدارس می نمود . زندگی چخوف مصادف با دو اتفاق مهم تاریخ روسیه شد.سال تولدش یک سال قبل از آزادی برده هاودهقانان و لغو خرید و فروش آنها توسط ارباب و زمیندار شد . و سال مرگش ، یکسال قبل از انقلاب اول روسیه بود که به شکست انجامید . او در این مورد نمایشنامه های مشهوری مانند : باغ آلبالو ، سه خواهر ، مرغ دریا ، و عمو وانیا را نوشت . در نمایشنامه باغ آلبالو ، چخوف خبر از نزدیک شدن انقلاب سراسری میدهد .

در ماه مه سال 1904 دیگر قادر نبود که از تخت به پایین آید و به اتفاق زنش به یک آسایشگاه آلمانی در «بادن وایلر» رفت و در همان آسایشگاه در سن چهل و چهار سالگی در ماه ژوئن سال 1904 بدرود زندگی گفت و جسدش را به مسکو حمل کردند و آنجا در گورستان کلیسای «نودویشی» دفن کردند

                              

منابع :

تاریخ ادبیات روسیه / تالیف: د.س.میرسکی / مترجم : ابراهیم یونسی . 

تاریخ ادبیات روس / تالیف : ویکتور تراس /  مترجم : علی بهبهانی .