میشل فوکو :

"                  

   

 

 

 " ..  نپرسید که من که هستم و نخواهید که همان که هستم، بمانم ... "  

  

      زندگی و اندیشه ی فوکو در یک نگاه  :   

 

میشل فوکو ، فیلسوف ، تاریخ دان و متفکر معاصر فرانسوی است . او در 15 اکتبر 1926 در پواتیه فرانسه و در خانواده ی بورژوا بدنیا آمد، فوکو موهای قهوه ای ، بینی بزرگ و چشم های آبی داشت . فوکو از اسم پل میشل خوشش نمی آمد ، چون بچه های شرور اسم اش را پولیشینل ( دلقک ) صدا می کردند ! او اسم اش را میشل تغییر داد و شاید این بیانگر عشق او به مادرش بود که هنگام تولد اصرار داشت که چنین اسمی براو بگذارند . تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس محلی به پایان برد، در سال 1945 به پاریس رفت و در کلاس‌های آمادگی برای شرکت در آزمون ورودی " اکول نورمال سوپریور" شرکت کرد، و این آغاز آشنایی فوکو با استادش ژان هیپولیت بود که بعدها تاثیربه سزایی براندیشه او گذاشت . ژان هیپولیت ، فیلسوف هگل شناس فرانسوی ، چند جلسه ای به او درس داد . فوکو عاشق مطالعه ی تاریخ بود ، اما هیپولیت به او نشان داد که : فلسفه می تواند تاریخ را تبیین کند . از سوى دیگر فوکو با کانگیلهم از نزدیک

 

ادامه مطلب ...

معرفی کتاب :

     معرفی کتاب :   

 

تابستان خود را چگونه گذرانده اید ؟؟؟

اول مهرماه که به مدرسه می رفتیم ، موضوع انشایی که به ما می دادند این بود که تابستان خود را چگونه  گذرانده اید ؟؟؟ من هم قصد دارم چند تا کتاب های خوبی که در تابستان خواندم  برای شما دوستان عزیز معرفی کنم ....

 

      جزیره سرگردانی ؛ نویسنده : دکترسیمین دانشور ، ناشر : خوارزمی – تهران .    

  

 

                                

 

      انقیاد زنان ، نویسنده : جان استوارت میل ، ترجمه ی ؛ علاء الدین طباطبایی ، ناشر : هرمس – تهران .     

  

                             

                                              

 

 

 

 

 

ادامه مطلب ...

روزگار غریبی است !!!!!!

 

 

   زندگی در پنج شیشه خلاصه می شود ...... 

 

 

 

         

   

  پ . ن . زندگی چرا این جوری است ؟ چرا باید چنین بهای گزافی پرداخت ؟  

 

سلام بر آن که می آید !

 

باز هم سلام .....  

   

هنوز بهانه هست   

برای نوشتن پست جدید    

 

 نمی دانم امروز کدام روز از سال است

چندمین از هفته ، یا چندمین از کدام ماه یا چندمین از کدام سال

هنوز عقربه ها به دنگ دنگ می چرخند .

بگذار لحظه ها بروند و همه ی آنچه  ارزش ماندن ندارد  

اما بگذار خودمان بمانیم .    

 

این روزها روزهای دلتنگی بود که زندگی بی دلتنگی نمی گذرد ،

پس از دلتنگی ها مترس  

دلتنگی من برای ما   

  

اما امروز به رفته ها و رفتگان می اندیشم ،

راستی ما رفته ایم یا مانده ایم ، از کجا رفته و در کجا مانده ایم ؟

آنان که رفتند چرا رفتند ؟ ما کی می رویم ؟؟؟؟ 

 

 

پ. ن . این روزها حال خوبی ندارم !!!!! شاید آنفلوآنزای خوکی گرفتم و دارم میمیرم و خبر ندارم؟!

انقلاب مشروطه :

 

 

                      

     

زنان از این مرحله در جنبش مشروطیت نقش دارند .  زنان در لحظه لحظه ی این حرکت مهم سیاسی اجتماعی حضوری چشمگیری داشتند.هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه طهران بارها و بارها بست نشستند ، زنان نیز عهده دار مسئولیتهای مهمی بودند.آنان ضمن همراهی با مردان در آوردند علما به مسجد برای سخنرانی، مسئولیت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند.   سرانجام مشروطه خواهان

ادامه مطلب ...

من یقرا الفاتحه مع .......

 

 

                      

 

 کاریکاتور: نیک آهنگ کوثر.

  

 

باب دیلن آهنگساز و خواننده سرشناس سیاسی و اجتماعی آمریکایی و یکی از برجسته‌ترین هنرمندان معترض به جنگ ویتنام، در یکی از ترانه‌های معروفش علیه آن جنگ می‌پرسد: «.. چقدر خانه باید خراب شود تا بتوان گفت خانه‌های زیادی خراب شده‌اند؛ چند تا شهر باید ویران شود تا بگوییم شهرهای زیادی ویران شده‌اند؛ چه تعداد انسان باید کشته شوند تا بتوانیم بگوییم خیلی‌ها کشته شده‌اند؛ چه تعداد کودک باید والدینشان را از دست بدهند تا بتوانیم بگوییم خیلی‌ها یتیم شده‌اند...»  

   بالاخره طی برنامه ی زیبایی که از دولت دیدیم ، جمهوری رسما مرحوم شد . خدا رحمتش کند . برای شادی روحش فاتحه بفرستید . و تمام کسانی  که در مراسم تجمع ، اعتراض ، شکنجه و ...  آن شرکت کرده اند ، صمیمانه  تشکر و قدردانی نموده . 

زن در این دولت هم چنان جنس دوم .........

 

زن در این دولت هم چنان جنس دوم .........    

 

مخاطب سخن من ، تمامی زنانی هستند که مسئولند ، اما همواره از خود سلب مسئولیت کرده اند . گرچه تاریخ نشان می دهد که زنان در طول سالیان متمادی ، نقش به سزایی را در سیاست داشته اند . ولی با همه ی این فداکاری ها ، بازهم شاهد تضییع حقوق زنان در جامعه هستیم . متاسفانه اندیشه ی مرد ایرانی بسته بوده و استبداد و مرد سالاری در جزء جزء بدنه ی این جامعه ریشه دوانده است و حتی شاهد آن هستیم که با تشکیل مجلس ، زنان نه حق انتخاب داشتند و نه حق انتخاب کردن .

امروز ، اما وضعیت به گونه ای دیگر است ، شخصیت از دست رفته ی زن ایرانی را باید خود زنان بازگردانند . ( البته اگر حضرات اجازه به زنان بدهند . )  زنان ایرانی باید بدانند که در چه جایگاه و موقعیتی قرار دارند ، تا بتوانند شخصیت اجتماعیشان را که سال های سال در زیر پای مردان مستبد لگدمال شده ، دوباره بیابند . امید است ، در آینده ای نزدیک شاهد حضور فعال و زنده ی زنان ایرانی در عرصه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، ادبی و ... باشیم . باشد که درهای بسته گشوده شود و سرنوشت زنان هر نسل با زنان نسل قبل متفاوت باشد . اما سوال های بدون پاسخ ، آیا به راستی زندگی زن  ایرانی  ماهیتا تغییر یافته است ؟ آیا زنان ما دچار دگرگونی های فکری و اخلاقی و رفتاری نسبت به گذشته شده اند ؟  آیا اگر زن خیانت کرد ، مرد سکوت می کند ؟ چرا می گویند : زن تا نزاید بیگانه است  چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟  زن ایرانی ویترنش آب و رنگ گرفته ، امروزی تر شده ولی با همان افکار پوسیده ی قدیمی ، متاسفانه ....

و در پایان با سخن دکتر حسابی ، سخن خود را به پایان می رسانم .

" .. هرچه دارم از مادری دارم که مرا بی پدر بزرگ کرد و تشویق کرد تا به تحصیل بپردازم و از جان خود در این کار مایه گذاشت و می گفت : حالا که زنان میدان ندارند ، باید به جای من هم بخوانی و بدانی ... "  و این وصیّت و نصیحتی است که در طول تاریخ از زبان زنان زیاد شنیده شده است .

رئیس جمهور منتصب :

 

 

تاریخ دان ها باید حکومت کنند ، نه تاریخ خوان ها .......................

آقای رئیس جمهور انتصابی ، سخن من با شماست . شمایی که در مناظره با آقای  مهندس میر حسین موسوی ادعا کردید که در طول مدت چهار سال گذشته صداهای منتقد را تحمل کرده اید و در طول ریاست جمهوری خود تنها یک روزنامه متوقف شده است ؟! شما که ادعا کردید که حافظه ی تاریخی دارید و طرف مقابل را به نداشتن حافظه ی تاریخی متهم کردید . اما مردان سیاسی این دولت حافظه ی تاریخی ضعیفی هم دارند.

برای روشن شدن این موضوع  نگاهی به لیست روزنامه های توقیفی در طول چهار سال گذشته می پردازیم :

ادامه مطلب ...

اینجا ایران است ...

       اینجا ایران است ... 

دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد

بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد

کارون ز چشمه خشکید، البرز لب فرو بست

حتا دل دماوند، آتش فشان ندارد

دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت

رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد

روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید

زیرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد

بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند

گویی که آرش ما ، تیر و کمان ندارد

دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد

نادر، ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد

دارا کجای کاری، دزدان سرزمینت

بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد

آییم به دادخواهی ، فریادمان بلند است

اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد

سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی

اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد

کو آن حکیم توسی، شهنامه ای سراید

شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد

هرگز نخواب کوروش، ای مهر آریایی

بی نام تو، وطن نیز نام و نشان ندارد

دموکراسی کجاست ؟؟

 

تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و آن

نگفتیم که به کار آید ... چرا که تنها یک سخن ،  

یک سخن در میانه نبود ؛ آزادی .....

ما نگفتیم . تو تصویرش کن ....

سکوت آدمی ، فقدان جهان و خداست ،

غریو را تصویر کن ......

 

دموکراسی کجاست ؟؟

 دموکراسی را برای من تعریف کنید ؟؟؟؟؟

دوستان عزیز امروز را به خاطر بسپارید ، روزی که به نظر شماها توهین شد . از فردا بازهم شاهد بستن روزنامه ها و سایت ها و دانشجویان ستاره دار و ...... هستیم . کما اینکه الان هم بسیاری از سایت ها و بخصوص سایت های حامیان مهندس موسوی را بستند .  و این چیزی نبود که شما اصلاح طلبان  می خواستید . آقای موسوی ، آقای کروبی ( شیخ اصلاحات ) شما  رئیس جمهور تحریمی ها بودید حضور شما در این دور از انتخابات باعث شد ۲۰ میلیون رایی که دوره قبل انتخابات را تحریم کرده بودند به روی صحنه بیایند. آقای موسوی شما جرم تان این بود که در سخن رانی های خودتان همسر فرهیخته تان را با خود همراه می کردید !!! آقای کروبی جرم شما چه بود که کمتر از سری قبل رای بیاورید ؟ ما که باورمان نمی شود ، شما خودتان هم باورتان نمی شود . آیا این نبود که می خواستید از اقلیت ها دفاع کنید !!!! . بازهم آیا این نبود که برای اولین بار می خواستید وزیر زن انتخاب کنید !!!!

ملت هوشیار هستند !! حتی نگهبان آپارتمان ما ( آقا تیمور ) هم فهمید و گفت : من دیگر رای نمی دهم وقتی کس دیگری می خواهد برای ما تصمیم بگیرید .......